01 ارديبهشت 1399
در یکی از جلساتی که در مدرسه خان که آن موقع مرکز انقلابیون بود برگزار شد، من هم شرکت داشتم (آن موقع من در مدرسه خان بودم. تعدادی از فضلای فعال در انقلاب از جمله آقایان محمدجواد و علی حجتی کرمانی، دعایی، کیان ارثی، گرامی، کروبی و عبایی نیز در مدرسه خان حجره داشتند). پیش از این جلسه ظاهراً دو جلسه دیگر هم با حضور اساتید بزرگ حوزه مانند آقایان منتظری، ربانی شیرازی و مشکینی برگزار شده بود. در این جلسه علاوه بر بزرگانی که ذکر شد از علمای بزرگ دیگری مانند آقایان نوری و فاضل نیز دعوت شده بود و از فضلای تبریز آقایان بنیفضل و سیدیوسف مدنی و مرحوم آقای سیدمجید ایروانی نیز در این جلسه حضور داشتند. جلسه در طبقه دوم مدرسه خان ظاهراً در حجره برادران حجتی کرمانی که بالای حجره من بود و با حضور حدوداً سی نفر تشکیل شد. نتیجه جلسه بعد از گفتگو و تبادلنظر این شد که برای فراهم کردن مقدمات آزادی امام و یا روشنتر شدن وضعیت ایشان باید صدای اعتراض خودمان را به گوش جهانیان برسانیم و بهترین کار برای رسیدن به این هدف در این مقطع، تحصن در بیوت مراجع است و بعد تصمیم گرفته شد که حضار در مجلس به چند گروه تقسیم بشوند و هر گروهی در بیت یکی از مراجع بدون اینکه قبلاً با مراجع مشورت بکنند و به آنها خبر بدهند در منازلشان تحصن کنند و چون عدهای از این افراد از بزرگان حوزه بودند طبیعی بود که جمع زیادی از طلاب، همراه آنها تحصن خواهند کرد. طبق این طرح آقای مشکینی به همراه جمعی از طلاب در بیت آقای شریعتمداری متحصن شدند و آقای ربانی شیرازی به همراه عدهای در منزل آقای گلپایگانی و عدهای هم در منزل آقای نجفی مرعشی تحصن کردند. متحصنین در منزل هر یک از مراجع بهطور متوسط بالغ بر دویست نفر میشدند که مسأله تغذیه و تدارکات اینها توسط بیوت مراجع تأمین میشد. مدت تحصن از قبل معلوم نشده بود بلکه قصد آقایان ادامه تحصن تا رسیدن به خواستههایشان بود منتها در روز سوم تحصن ساواک مراجع را تهدید کرده بود که اگر این تحصن خاتمه پیدا نکند ما به منازل شما میآییم و همه را همانجا قتلعام میکنیم؛ متحصنین هم با درخواست و وساطت مراجع به تحصن پایان دادند. همزمان با تحصن فضلای حوزه من از طرف دوستان مأمور شدم که نامهای را که متحصنان خطاب به آیتالله میلانی نوشته بودند و همچنین تصمیم فضلا و طلاب را برای تحصن در بیوت مراجع به اطلاعشان برسانیم. من برای بردن نامه به همراه یکی از دوستان عازم مشهد مقدس شدم وقتی خدمت ایشان رسیدم و قضیه را گفتم، ایشان ضمن اظهار رضایت و همدردی، از مشخصات متحصنین پرسید که من اسم بردم و وقتی گفتم: آقای ربانی شیرازی هم جزء آنهاست خیلی به نظرش مهم و جالب آمد، گویا شخصیت مرحوم آیتالله ربانی شیرازی را بالاتر از این میدانست. به هر حال ایشان را با تعظیم و تکریم یاد کرد و جریان تحصن را تأیید نمود.
منبع: خاطرات آیتالله سیدحسین موسوی تبریزی (دفتر اول)، تهران، مؤسسه تنظیم ونشر آثار امام خمینی(س)، چاپ و نشر عروج ، 1384، صص 223 ـ 225.
تعداد بازدید: 1184