مقالات

نهضت اسلامی و مبارزه با بهائیان در آینه اسناد

زهرا رنجبر کرمانی

24 شهريور 1399


فرقه بهائیت برای سرکرده‌های خود مقام نبوت و رسالت قائل بوده و اسلام را دینی منسوخ و پایان یافته می‌داند. نفوذ این فرقه پس از شکست فکری از علمای عصر قاجار و اعدام علی‌محمد باب کاهش یافت ولی در دوره پهلوی به‌ویژه در دهه‌های 30 تا 50، بهائیان به مناصب اساسی در حکومت و دربار دست یافته و با حمایت‌های دولت‌های استعماری اسلام‌ستیزی را در پیش گرفتند.[1] بهائیان و اسرائیل رابطه‌ای صمیمانه و بر محور منافع مشترک ـ دشمنی با مسلمانان ـ با یکدیگر داشتند که به قبل از جنگ جهانی اول بازمی‌گردد. دومین سرکرده بهائیان (عبدالبهاء) به سبب جاسوسی برای انگلیس و خدماتش در جنگ جهانی اول از انگلیس لقب و مدال گرفت و پس از مرگ در حیفا دفن شد. از آن پس حیفا شهر مقدس بهائیان و مرکز تجمع آنان شد. پس از تشکیل دولت غاصب اسرائیل در سال 1327ش. سرکرده بهائیان، فلسطین را به عنوان مرکز اصلی بهائیت قرار داد. رژیم صهیونیستی نخستین دولتی بود که بهائیت را به رسمیت شناخت. با این اوصاف و بنابه خواسته مقامات بهائی، بهائیان با حکومت اسرائیل ارتباط برقرار کرده و در بسیاری کشورها به نفع دولت اسرائیل جاسوسی می‌کردند.[2]

از آنجا که سیاست‌ها و برنامه‌های ضداسلامی حکومت پهلوی به‌ویژه پهلوی دوم با میل و هدف بهائیان همخوانی داشت، حضور بهائیان در صحنه‌های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی گسترده‌تر شد و میان حکومت و بهائیان نوعی سازش و همکاری به‌وجود آمد. این امر در افزایش تعداد بهائیان ایران مؤثر بود. افزایش جمعیت بهائیان و گسترش نفوذ آنان در دستگاه‌های دولتی عمدتاً از دهه 1330 آغاز شد. شدت یافتن فعالیت و تبلیغات بهائیان در نتیجه برنامه محفل ملی بهائیان ایران در فاصله سالهای 1326تا 1330 اعتراض مردم و علما و روحانیون را درپی داشت.[3] دو گروه عمده را می‌توان در میان مخالفان بهائیت در این ایام شناسایی کرد. گروه اول حوزه‌های علمیه و در رأس آنها روحانیون برجسته و واعظان مشهور و گروه دوم برخی متدینین روحانی و غیرروحانی.[4] وصول نامه‌هایی از شهرستانها درخصوص فعالیت‌های مضر بهائیان، به اعتراضات و مخالفت علما با آنها دامن زد. به عنوان مثال در سال 1323 در مجله آئین اسلام مطالبی در خصوص سوزاندن کتابهای اسلامی توسط بهائیان در زاهدان چاپ شد و نامه‌ای از سوی برخی شخصیت‌های قم که در آن نسبت به تبلیغات بهائیان و توهین آنها به اسلام اعلام بغض و نگرانی شده بود درج گردید. مخاطب این قبیل نامه‌ها و تلگرافهای اعتراضی، مقامات دولتی و روحانیون و در صدر آنها آیت‌الله العظمی بروجردی بودند. آیت‌الله بروجردی در هر فرصتی با تذکر دادن به مقامات دولتی می‌کوشید تا از نفوذ بهائیان و گسترش بهائیت جلوگیری کند.[5] وی بهائیان را مخل امنیت کشور می‌دانست و امیدوار بود بتواند دولت را نسبت به خطری که از جانب بهائیان متوجه دین، دولت و ملت بود آگاه سازد. البته دیری نپایید که نسبت به بیهوده بودن این‌گونه تذکرات اطمینان یافت و دریافت که حتی برخی مقامات عالیه دولتی نسبت به بهائیان احساس همدردی نیز دارند. در نتیجه بی‌توجهی دولت و شاه، آیت‌الله بروجردی شخصاً وارد عمل شد و حجت‌الاسلام فلسفی واعظ مشهور آن دوره را مأمور ساخت تا در ماه رمضان سال 1334ش. علیه بهائیان در منابر سخنرانی کند.[6] با شدت یافتن دامنه اعتراضات و در پاسخ به استفتاء جمعی از روحانیون، آیت‌الله بروجردی فتوایی صادر و مسلمین را به ‌ترک معاشرت و معامله با بهائیان موظف کرد. سخنرانی‌های فلسفی و سایر وعاظ و پخش آن در رادیو موجی از بهائیت‌ستیزی در جامعه ایجاد کرد. در نتیجه فشارها، حکومت ناگزیر شد فعالیت بهائیان را محدود کرده و حظیره‌القدس ـ مرکز تبلیغات بهائیان ـ را تصرف نماید. شاه اما پس از فروکش کردن احساسات مردم مسلمان ارتباط خود با بهائیان افزایش داد و پس از پایان ماه رمضان، مراکز بهائیان را در تهران و شهرستانها بار دیگر به آنها واگذار کرد.[7]

با ورود امام خمینی به عرصه سیاست در ابتدای دهه 40 مبارزه با بهائیت وارد مرحله جدیدی شد. ایشان خطر بهائیان و همدست آنان اسرائیل را برای اسلام و کشور جدی دانست و به روحانیون عالی‌رتبه سفارش کرد تا مردم را از این خطر آگاه سازند. امام روحانیت را به اعتراض علیه سیاست‌های شاه فراخواند و چنین گفت: «این سکوت مرگبار اسباب می‌شود که زیر چکمه اسرائیل به دست همین بهائی‌ها این مملکت ما نوامیس ما پایمال شود.» در جایی دیگر ایشان استقلال مملکت و اقتصاد آن را در معرض قبضه صهیونیست‌ها که در ایران در قالب بهائیان فعالیت می‌کردند دانست و سکوت در قبال این مسئله را جایز نشمرد. امام بیش از هر شخص دیگری به خیانت‌های بهائیان و ارتباط آنها با اسرائیل آگاه بود.[8]

امام خمینی به درستی هدف از لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی را حاکمیت بهائیان بر سرنوشت ایران ارزیابی کرد و علیه این لایحه قد برافراشت. از دیدگاه وی سازمان بهائیت در ایران جاسوس اسرائیل و آمریکا بود و اساساً برای درهم شکستن مذهب شیعه به‌وجود آمده بود. تأکید امام بر از دست رفتن استقلال ایران توسط استکبار و عوامل آن نظیر اسرائیل و بهائیت و حکومت پهلوی ماهیتی ضدامپریالیستی و ضدصهیونیستی به نهضت اسلامی بخشید. امام در سال 1342 در پیامی خطاب به علمای یزد به صراحت از تسهیلاتی که دولت علم برای برگزاری کنفرانس بهائیان در لندن منظور کرده بود انتقاد کرد و گفت: «بسیاری از پست‌های حساس به دست این فرقه (بهائیت) است که حقیقتاً عمال اسرائیل هستند.» ایشان برخی اصول انقلاب سفید نظیر تساوی مطلق حقوق زن و مرد را نشأت گرفته از آراء رهبران بهائیان می‌دانست.[9]

در پایان باید گفت مبارزه امام خمینی با بهائیت علاوه بر تکمیل اقدامات آیت‌الله بروجردی واجد چند خصوصیت مهم بود: اول، موضع امام سبب پاسداشت عزت و کرامت حوزه علمه قم و مراجع تقلید شد. دوم، امام تأکید داشت که بهائیت یک حزب دست‌نشانده است و طرف حساب مردم ایران، آمریکا و اسرائیل هستند و سوم، امام مردم را در این مبارزه به صحنه آورد.[10]

اسناد

1ـ اظهارات امام خمینی در دفاع از اسلام و مبارزه با اسرائیل و بهائیان 8 /3 /1342[11]

متن سند

شماره: 780/ بخش 312

تاریخ: 8 /3 /42

موضوع: اظهارات آیت‌الله خمینى

در محافل روحانى گفته می‌شود که از چندى قبل آیت‌الله خمینى زن و فرزندان خود را به کشور عراق فرستاده است که در ایران با خیال راحت بتواند مبارزه خود را علیه دولت ادامه دهد. خمینى در همه جا گفته است من براى دفاع از دین اسلام و مبارزه با اسرائیل و بهائی‌ها که نفوذ آنها در دستگاه حاکمه ایران روزبه‌روز بیشتر توسعه مى‌یابد حتى آماده کشته‌شدن می‌باشم. شهامت آیت‌الله خمینى در همه‌جا مورد بحث و گفت‌وگو است.

12 /3 /42

بخش مذهبى 14 /2

بایگانى شود.

2ـ خودداری جامعه فرهنگیان از تضعیف مقامات مذهبی و روحانیون 20 /3 /1342[12]

متن سند

تاریخ: 20 /3 /42

روز گذشته رضا معرفت رئیس جامعه لیسانسیه‌ها در وزارت فرهنگ تلگرافى تهیه کرده بود که به نفع دستگاه و علیه مقامات مذهبى به دربار مخابره نماید. موقعی که از دوستان عضو جامعه خود درخواست کرده است آن را امضاء نمایند، هیچیک حاضر به امضاء آن نشده‌اند. دوستان رضا معرفت گفته‌اند ما مقام سلطنت را کاملاً تأیید مى‌کنیم و اگر قرار بود از جبهه ملى و یا تشکیلات سیاسى دیگر اظهار تنفر شود باز هم این مطلب را قبول داشتیم ولى حاضر نیستیم بر علیه هیچ‌یک از مقامات مذهبى تلگرافى امضاء نمائیم ـ این روحیه در اکثریت کامل فرهنگیان وجود دارد. عموماً ضمن تأیید برنامه‌هاى مقام سلطنت می‌گویند چون تضعیف روحانیت طبق برنامه فرقه بهائی‌ها می‌باشد، آن را مورد تأیید قرار نمی‌دهند.

در پرونده رضا معرفت بایگانى شود. شهابى

 

3ـ توهین آشکار علم به روحانیون در رسانه‌های خارجی 3 /5 /1342[13]

متن سند

شماره: 1441 / بخش 312

تاریخ: 3 /5 /42

موضوع: تبلیغات علیه دولت

در چند روزه اخیر تبلیغات علیه آقاى نخست‌وزیر در محافل مذهبى و بین بازاری‌ها کاملاً شدت یافته است. در بازار تهران گفته می‌شود آقاى علم با یکى از خبرنگاران خارجى مصاحبه‌اى کرده و گفته‌اند روحانیون ایران در نظر دولت مثل موشهایی هستند که آنها را دستگیر کرده و یا اگر بخواهد دستگیر مى‌کند. (قبلاً در این مورد گزارشى داده شده است.)

تشبیه مقامات مذهبى ایران به موش که گفته می‌شود عیناً در آن روزنامه خارجى چاپ شده و اکنون در دسترس عده‌اى از مقامات بازارى و روحانى می‌باشد در بین بازاری‌ها چنین تلقى شده که اصولاً آقاى علم و مقام سلطنت که از او حمایت مى‌کنند پابند مذهب نیستند و به نفع بهائی‌ها درصدد از بین بردن مقامات مذهبى می‌باشند. بازاری‌ها و طبقات دیگر مردم می‌گویند هرگونه اختلافى که ما با هم داشته باشیم وقتی که پاى مذهب ما به میان آید وحدت نظر کامل خواهیم داشت و مخالفان دین را منکوب می‌کنیم.

5333 /3 آقاى شهابى

در پرونده جناب آقاى علم بایگانى شود. شهابى 12 /5

 

4ـ تصمیم امام به سخنرانی علیه اسرائیل و بهائیت در روزهای پس از آزادی از زندان 24 /1 /1343[14]

متن سند

شماره: 1360 /20/ الف

تاریخ: 24 /1 /43

موضوع: آقاى [آیت‌الله] خمینى

طبق اطلاع رسیده آقاى رضا پسندیده برادرزاده آقاى [آیت‌الله] خمینى به‌طور خصوصى اظهار نموده قرار است. آقاى [آیت‌الله] خمینى روز چهارشنبه 26 /1 /43 در مسجد اعظم شروع به تدریس طلاب نمایند و احتمالاً در این روز مطالبى در مورد فعالیت اسرائیلی‌ها و بهائی‌ها ایراد خواهند نمود. چند روز پیش آقاى وزیر کشور به ملاقات آقا در قم آمده بود آقا ضمن گفت‌وگو فرمودند آقاى نخست‌وزیر در نطقش هل من مبارز مى‌طلبید (منظورش سخنان آقاى نخست‌وزیر در روز حرکت اولین دسته زائرین حج بوده که گفته‌اند دولت در مقابل هر بى‌نظمى شدت عمل به خرج خواهد داد) اگر نمى‌تواند صحبت کند مطالب را قبلاً تهیه نموده و بنویسد آن وقت بخواند و ضمناً بدانند [آیت‌الله] خمینى همان [آیت‌الله] خمینى است که بوده و مردم هم همان مردمند که هزاران قربانى داده شنیده‌ام سه نفر بهائى در این کابینه شرکت دارند.

گیرندگان: اداره کل سوم (بخش 321)

عیناً جهت اقدام به اداره 321 ـ 2 ارسال مى‌گردد.

شماره 26 /1 در پرونده م ـ و ـ 959 بایگانى شود صابرى

 

5ـ برنامه روحانیون برای استفاده از محافل ماه محرم برای مبارزه با بهائیان 6 /2 /1343[15]

متن سند

شماره: 492

تاریخ: 6 /2 /43

اطلاعیه

موضوع: ایام محرم

طبق اطلاع واصله بین سران روحانیان مذاکرات محرمانه‌اى در جریان است تا در ایام سوگوارى ماه محرم کلیه وعاظ و آخوندها در روى منابر پیرامون تأمین آزادى، حفظ مبانى اسلامى و لزوم مبارزه با یهودی‌ها و بهائى‌ها صحبت کرده و مردم را تحریک نمایند.

گیرندگان: ساواک

عیناً جهت اقدام به اداره 321 ـ دوم ارسال مى‌گردد.

شماره 7 /2 بایگانى شود. صابرى 15 /2 /43

 

نتایج

بررسی چند نمونه سند در ارتباط با نفوذ بهائیان در دوره پهلوی و مبارزه علما با آن موارد درخور توجه زیر را نشان می‌دهد:

1ـ امام خمینی به عنوان رهبر نهضت روحانیت که از ابتدای دهه چهل آغاز شده بود بر مبارزه با بهائیان که آنان را دشمن مسلم مسلمانان می‌دانست و هشدار خطر نفوذ روزافزون آنها در حکومت در سایه حمایت‌های اسرائیل همت گذارده و در اغلب بیانات مهم خود به این موارد اشاره می‌کرد. بدیهی است حکومت پهلوی به‌واسطه رابطه صمیمانه‌ای که با بهائیان داشت این‌گونه سخنان را برنمی‌تابید و عوامل امنیتی پهلوی نسبت به این جنبه از سخنان امام خمینی بسیار حساس بودند.

2ـ قشر آگاه و مطلع جامعه به درستی می‌دانستند که تضعیف روحانیت شیعه به نفع بهائیان است از این‌رو حتی با فرض عدم تأیید همه اقدامات روحانیون، حاضر به اقدامی علیه این قشر از جامعه نبودند چرا که از تقویت بهائیان بیمناک بوده و آینده مسلمانان را در خطر می‌دیدند.

3ـ اسدالله علم با تصویب لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی نشان داد تا چه میزان سرسپرده و در خدمت بهائیان است. علم با توهین آشکار به روحانیون در یک رسانه خارجی ثابت کرد که حتی به ظاهر نیز حاضر به حفظ کرامت و مقام روحانیون و اسلام نیست. این اقدام وی سبب جریحه‌دار شدن احساسات مردم گردید و چهره واقعی مقامات عالیه حکومت پهلوی را به همگان نشان داد.

4ـ زندانی شدن امام خمینی تأثیری در رویکرد مبارزاتی و خط فکری ایشان نداشت و وی پس از آزادی نیز همچنان بر افشاگری علیه هیئت حاکمه بویژه در زمینه نفوذ اسرائیل و عمال بهائیش در ایران که آن را برای استقلال کشور مضر می‌دانست پافشاری می‌کرد.

5ـ ماه محرم فرصت مناسبی در اختیار روحانیون قرار می‌داد که با هدایت و توصیه امام خمینی در محافل مذهبی و سوگواری نسبت به آنچه خطر نفوذ بهائیت در جامعه می‌دانستند افشاگری و مردم را به مبارزه تحریک کنند. از اینرو عوامل امنیتی حکومت در این ایام بیش از هر زمان دیگر بر کنترل محافل و اجتماعات مؤمنین اصرار داشتند.

 

  •  
 

[1]. محمدی، مسلم، «بازخوانی تحلیل نقش آیت‌الله بروجردی و امام خمینی قدس‌سره در مبارزه با اسلام ستیزی و نفوذ بهائیان در حکومت پهلوی»، مطالعات انقلاب اسلامی، تابستان 1390، ش 25، ص 61 تا 84، ص 61[1].

[2]. حسینیان، روح‌الله، «بهائیت، رژیم پهلوی و مواضع علما»، مطالعات تاریخی، تابستان 1386، ش 17، ص 10 تا 33، ص 20.

[3]. شهسواری، ثریا، اسناد فعالیت بهائیان در دوره محمدرضا شاه، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1387، ص 59 و 60.

[4]. همان، ص 74 و 75.

[5]. همان، ص 75.

[6]. همان، ص 77 تا 79.

[7]. همان، ص 81 و 82.

[8]. همان، ص 85 تا 87.

[9]. رفیعی، مریم، «امام خمینی و بهائیت»، تاریخ معاصر ایران، تابستان 1388، ش 50، ص 771 تا 774، ص 772.

[10]. محمدی، همان، ص 80 و 81.

[11]. قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک، ج 2، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1378، ص 147.

[12]. قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک، ج 3، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1378، ص 98.

[13]. همان‌، ص 104.

[14]. قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک، ج 5، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1382، ص 86.

[15]. همان، ص 76.



 
تعداد بازدید: 1656



آرشیو مقالات

نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
تصویر امنیتی:

جدیدترین مطالب

پربازدیدها

© تمامی حقوق برای پایگاه اطلاع رسانی 15 خرداد 1342 محفوظ است.