زهرا رنجبر کرمانی
07 دي 1399
فاجعه مدرسه فیضیه دشمنی حکومت پهلوی با روحانیون و قیام 15 خرداد قدرت روحانیون در بیداری و بسیج تودهها را بیش از هر زمان بر همگان روشن ساخت. از آن پس مقامات امنیتی حکومت بر آن شدند به دقت جامعه روحانیت را زیر نظر گرفته در عین حال با تطمیع و تهدید، آنها را به سکوت وادار سازند. بر این اساس ساواک در تاریخ 7 /10 /1342 دستورالعملی به شرح زیر صادر کرد:
«مقامات عالیه کشور مایلند روحانیون در مسیری قرار گیرند که تنها به امور مذهبی پرداخته و در سیاست دخالت ننمایند. روحانی واقعی فردی است که تمام مساعی خود را مصروف ارشاد مردم به طرف دین نموده و از این راه به تقویت مبانی دینی و معنوی اجتماع بپردازد. هدف مسئولین مربوطه باید مبارزه با عناصر منحرف و تقویت از عناصر مفید باشد. البته عناصر مفید کسی نیست که دائما دعاگو باشد بلکه افراد و روحانیونی که غیر از وظیفه دینی کار دیگری انجام نمیدهند محترم هستند. به وضع مادی آنها کمک میشود و تسهیلات دیگری در کارهای آنها فراهم خواهد شد و حتی در بعضی موارد میتوان به برخی از مفیدترین آنها کمکهای مادی نیز نمود. اگر این برنامه را انجام ندهیم روحانیت را در مقابل رژیم قرار دادهایم. سوءتفاهمی ایجاد شده که باید از بین برود و با یک برنامه منظم میتوان این وظیفه را انجام داده و سوءتفاهم موجود را از بین برد و اگر این سیاست ادامه یابد بعد از یکی دو سال روحانیون ناراحت درمییابند که دیگر محلی برای فعالیت مضره آنها باقی نیست و خود به خود از بین میروند و اگر عده محدودی باقی بمانند و مقابل اکثریت روحانیون صالح قرار میگیرند و اجتماع آنها را طرد خواهد کرد... در اداره کل سوم میبایستی بیوگرافی روحانیون مهم و همچنین بیوگرافی روحانیونی که فعالیت مضره دارند جمعآوری گردد. به علاوه روش آنها در هر زمان، طرز تفکر نسبت به وقایع روز و بالاخره مسیر دائمی تحولات این طبقه مشخص باشد.»[1]
[1]. قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک، ج 4، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1380، ص 313 و 314.
تعداد بازدید: 833