زهرا رنجبر کرمانی
14 خرداد 1400
ساواک در تاریخ 14 /3 /1342 در گزارشی با موضوع «عزادارى» در تشریح وضع عزاداریهای روزهای تاسوعا و عاشورا [12 و 13 خرداد 1342] در تهران مینویسد:
«اطلاعات واصله از منابع مختلف حاکیست وضع عزادارى در سال جارى در تهران بسیار بىسابقه و در دستجات و مجالس روضهخوانى تعداد زیادى جمعیت شرکت میکرد که شاید در ده سال اخیر بىسابقه بود، به خصوص در روزهاى 9 و 10 محرم شب و روز دستجات با جمعیت خیلى زیاد در حرکت بودند و در اغلب مجالس عمومى و بزرگ مسجد ترکها، مسجد حاج ابوالفتح، مسجد فخریه، منزل بهبهانى، حسینیه حاج سید آقا جواهرى خیابان سیروس و مجالس دیگر به دولت و هیئت حاکمه حمله میشد و عکس [آیتالله] خمینى و اعلامیههاى او که خطاب به وعاظ صادر کرده بود و همچنین اعلامیه آیتالله میلانى و سایر علماء تبعه او زیاد میان مردم منتشر شد... و در دستجات روزهاى 9 و 10 و شبهاى تاسوعا و عاشورا به روى تمام پرچمها و علامتها و کتلها عکسهاى [آیتالله] خمینى نصب بود و طبق تحقیق در حدود یکصد و پنجاه هزار نفر در دستجات البته در تمام تهران شرکت میکردند و نوحههایی سروده بودند که پشتیبانى از خمینى بود.... بهطوری که قبلاً هم گزارش شده بود طبق قرار قبلى هیچیک از روحانیون و وعاظ در مجلس روضهخوانى کاخ گلستان شرکت نکردند.... شعارها عموماً علیه هیئت حاکمه به این مضمون که خداوند ریشه مخالفین مذهب را بکند و نیز به نفع [آیتالله] خمینى بود و در حقیقت شعار [آیتالله] خمینى، عکس [آیتالله] خمینى، نام [آیتالله] خمینى سمبل و شعار اصلى مخالفین بود و نباید نادیده گرفت که به خصوص دستهای که از مسجد حاج ابوالفتح حرکت و طبق تحقیقى که به عمل آمده کارگردانى آن را اعضاء نهضت آزادى، جبهه ملى و عمال آیتالله بهبهانى و سایر روحانیون مشترکاً برعهده داشته مراسم عزادارى آنها از سینهزنى تبدیل به نوحهخوانى وضع مملکت و دموستراسیون شد. روى این اصل اولاً عدم شرکت وعاظ در مراسم عزادارى دربار شاهنشاهى در کاخ گلستان و اعتماد عجیب و محکمى که بین تمام روحانیون و در حقیقت عمامه به سرها درست شده و مردم هم از تمام طبقات آنها را حمایت میکنند و مجالسى که تعداد شرکتکنندگان در آن به مراتب از سنوات قبل بیشتر بوده و همه تبدیل به مجالس حمله به دولت و حتى در مجالس بزرگ حمله به رژیم سلطنتى میکردند و نام مقام و مقامات غیر مسئول از طرف روضهخوانها اعلام میشد و نیز عنوان حکومت چهل ساله اخیر که مقصود آنها از زمان حکومت سلسله پهلوى تا حال بود و حمله به آن باید خیلى قابل توجه باشد.... روضهخوانها چه در منابر چه در برخورد با مردم و چه در برخورد با یکدیگر با شجاعت خاصى میگفتند هرچه از سازمان امنیت به ما تلفن کردند، هر چه تهدید و تطمیع کردند، ما نرفتیم و در مراسم سوگوارى دربار شرکت نکردیم و هر چه میخواستند به ما کردهاند و براى کشتهشدن همگى ایستادهایم، هر کار میخواهند بکنند....»[1]
[1]. قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک، ج 2، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت، 1378. صص 389 تا 391.
تعداد بازدید: 1153