زهرا رنجبر کرمانی
03 تير 1400
ساواک در گزارشی با موضوع «تصمیم کلى علماء و روحانیون در تهران» به تاریخ 3 /4 /42 حدود دو هفته پس از دستگیری امام خمینی و برخی دیگر از روحانیون مینویسد:
«مسافرت آیتالله نجفى به تهران و ورود او به منزل آیتالله خوانسارى و همچنین اقامت آیتالله شریعتمدارى در حضرت عبدالعظیم و شایعات در اطراف اینکه سایر علماء به تدریج وارد تهران خواهند شد علاوه بر اینکه روحیه افراد طرفدار خود را تقویت نمودهاند این شایعات را بهوجود آورده که برنامه علماء اینست که به ترتیب از نقاط مختلف ایران به تهران عزیمت نموده و در منازل روحانیون تهران اقامت نمایند. پس از آنکه اکثریت قابل ملاحظه تشکیل دادند، اعلامیه به چاپ برسانند که به امضاء عموم آنها برسد و در این اعلامیه از دولت بخواهند که روحانیون و وعاظ زندانى باید آزاد شوند و اگر دولت ترتیب اثر نداد به تدریج و غیر محسوس در حضرت عبدالعظیم و اطراف شریعتمدارى تجمع نموده و متحصن شوند و براى اینکه منظور غائى و نهائى آنها معلوم نشود فعلاً شایع ساختهاند که به منظور ملاقات با اعلیحضرت همایونى[!] به تهران آمدهاند یا اینکه از دست مریدان خود که به آنها مراجعه میکنند و مزاحمت فراهم میآورند مجبور شدهاند به تهران حرکت کنند و با این ترتیب زیر پرده مشغول به ثمر رسانیدن خواستههاى شیطانى[!] خود هستند. بنابراین اگر به آنها مجال زیاد داده شود که با مردم تماس بگیرند و دید و بازدید کنند و به بهانه اینکه میخواهند موجبات نزدیکى با دولت را فراهم آورند و مدت توقف خود را در تهران طولانى نمایند، بدون شک در سنگرهاى مخفى خود مجهز خواهند شد. بنابراین اصلح است که هر چه زودتر تصمیم قطعى آنها براى ملاقات یا اقدامات دیگر روشن شود و پاى عدهاى از علماء و روحانیون بیطرف و در عین حال شاهدوست و وطن پرست را دولت به میان کشیده و [به] وسیله آنها موجبات ملاقات یا عزیمت علماء مسافر را به شهرستانهاى مربوطه فراهم آورند. در این میان میتوان از سران عمده صنوف مختلف بازار که اغلب مردمانى دیندار و نانرسان به علماء و روحانیون هستند و به همین جهت هم علماء از آنها حرف شنوائى دارند[!] به میان کشید و آنها را واسطه عمل قرار داد. تنها نکتهای که این ساواک ضمن تجربیات خود بایستى اعلام دارد اینست که در شرایط موجود باید براى میانجىها اعم از اینکه دولتى یا غیردولتى باشند امتیازاتى بهصورت اسلحه دست آنها بدهند که با آن اسلحه بتوانند به روحانیون خود را نزدیک نمایند و الا اگر بخواهند صرفاً با نصیحت و دلالت یا ترس آنها را بهطرف دولت هدایت کنند، به نظر نمیرسد موفقیتى نصیبشان شود. عدهاى از سران بازار به اتکاء پشتیبانى و کمک تیمسار ریاست ساواک تصمیم دارند میانجى واقع شوند که مراتب متعاقباً اعلام خواهد شد...»[1]
[1]. قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک، ج 3، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1378، ص 337.
تعداد بازدید: 815