زهرا رنجبر کرمانی
05 تير 1400
ساواک در گزارشی با موضوع «نتیجه ملاقات آقاى بهبودى با علماء» به تاریخ 5 /4 /1342 از مذاکره میان نماینده شاه با برخی از علمای طراز اول در خصوص جریانات پیش آمده خبر میدهد. این گزارش به قرار زیر است:
«به قرار اطلاع در ملاقات روز 4 /4 /42 آقاى بهبودى از طرف دربار شاهنشاهى و آقایان آیتالله نجفى و بهبهانى که در منزل [آیتالله]خوانسارى صورت میگیرد، نتیجه مذاکرات به شرح زیر بوده است. آقاى بهبودى اظهار میدارد من از طرف اعلیحضرت همایونى[!] به آقایان اعلام میدارم که کما فىالسابق رأى ملوکانه بر ترویج دین اسلام و ترضیه خاطر آقایان علماء است[!]، بنابراین آخرین تصمیم و پیشنهاد آقایان چیست که بتوانم به عرض برسانم. آقاى نجفى و خوانسارى از قول خود و سایر علماء اظهار میدارند چون آقاى اسدالله علم نخستوزیر و کابینه ایشان مورد بغض و کینه قاطبه اهالى به خصوص روحانیون میباشند، اعلیحضرت دستور فرمایند به عنوانى غیر از خواسته علماء مثلاً به عنوان عدم تعادل بودجه مملکت یا تزلزل سطح اقتصادى و غیره آقاى علم مستعفى و کابینه ایشان سقوط نماید. نخستوزیر جدید بنا به مصالح ممکلتى دستور آزادى علماء و مبلغین و همچنین طلاب علوم دینى را که به سربازى رفتهاند صادر نماید که بدینوسیله باب مذاکره بین دولت و روحانیون باز شود. آقاى بهبودى قول مساعد دادهاند که مراتب را به عرض رسانیده و جواب اعلام دارند.»[1]
گفتنی است گرچه برخی روحانیون با خوشبینی باور داشتند که شاه با ستیزهجوییهای دولت اسدالله علم علیه اسلام و روحانیت ارتباط و موافقتی ندارد و با تغییر دولت مشکلات پیش آمده حل خواهد شد، اما پیشآمدهای ماههای بعد بهویژه تصویب لایحه ضد ملی و ضد اسلامی کاپیتولاسیون و تبعید رهبر نهضتِ روحانیت در دولت حسنعلی منصور خط بطلانی بر این باور کشید و دروغ بودن ادعای شاه مبنی بر تمایل به «ترویج دین اسلام و ترضیه خاطر آقایان علماء» را بر همگان ثابت کرده، سلطنت را بیش از گذشته در مقابل روحانیت قرار داد.
[1]. قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک، ج 3، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1378، ص 345.
تعداد بازدید: 732