زهرا رنجبر کرمانی
07 اسفند 1400
ساواک در گزارشی به تاریخ 7 اسفند 1342 مینویسد:
«دکتر ملک اسفندیارى نماینده مجلس شوراى ملى به یکى از دوستان خود گفته است اخیراً خبرگزارى آسوشیتدپرس خبرى مخابره نموده دائر بر اینکه اعلیحضرت همایون شاهنشاه[!] ضمن مصاحبهاى در ایتالیا فرمودهاند که در ایران دولت حزبى روى کار خواهد آمد و این جریان مىرساند که کار منصور[1] تمام شده و قریباً پست نخستوزیرى را احراز خواهد کرد.»[2]
گفتنی است در یک «دولت حزبی» - که شاه با افتخار از آن یاد میکند - قاعدتاً ابتدا لوایحی که از طرف حزب بر اساس خط مشی آن در نظر گرفته شده به اطلاع اعضا رسانده، پس از اجماع، قانونی میشود، حال آنکه منصور با همفکری عدهای اندک از یارانش اقداماتی میکرد که بسیاری از اعضای حزب از آن ناراضی بودند. اینها منصور را متهم میکردند که به نظرات تودههای حزبی وقعی نگذارده، فقط دیدگاههای مشاورانش را عملی میکند. گفته میشد مخالفین دولت منصور در درجه اول اعضای معمولی حزب ایران نوین بودند که سیاستهای منصور را مغایر دیدگاههای خود مییافتند. لایحه مصونیت قضایی مستشاران آمریکایی از همین دست لوایح بود که در صفوف حزب ایران نوین اختلافات عدیدهای ایجاد کرد.[3] لازم به تذکر است اعلامیه تشکیل حزب ایران نوین که قرار بود مجری اصلاحات بوده، ایران را از بند استبداد و حکومت فردی برهاند، میزان سرسپردگی حزب به شاه را نشان داده، هرگونه امید به پیدایش دموکراسی و چند صدایی را به یأس تبدیل میکرد. بخشهایی از آن به شرح زیر است:
«ملی شدن صنعت نفت که یکی از بارزترین جنبشهای ملی ایران بود با پشتیبانی شاهنشاه و حفظ امنیت داخلی به مرحله عمل درآمد[!]... شاهنشاه ایران با مطالعه دقیق و توجه خاص و علاقه وافر به پیدایش یک روش مترقی در دولت و تأمین حکومت اکثریت و رفع هرگونه بیعدالتی و حفظ حقوق ملت و خاصه طبقه زحمتکش کارگر و کشاورز روز 6 بهمن 1341 انقلاب عظیم و عمیقی را پیریزی کردند...»![4]
شاه را پشتیبان ملی شدن صنعت نفت نامیدن - به گواه اسناد و وقایع تاریخی – گزارهای مضحک است. نویسندگان این بیانیه هم چنین ابتکار تقسیم اراضی و الغای رژیم ارباب و رعیتی را هم به شاه نسبت دادند تا بر افتخارات او بیفزایند، اصلاحات ارضی اما به خواست و اصرار آمریکا صورت گرفت.
پینوشتها:
[1]. حسنعلی منصور در آن برهه دبیرکل حزب ایران نوین و رهبر فراکسیون حزب در مجلس شورای ملی بود.
[2]. حزب ایران نوین به روایت اسناد ساواک، ج 1، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1380، ص 335.
[3]. آبادیان، حسین، دو دهه واپسین حکومت پهلوی، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1383، ص 374.
[4]. همان، ص 307.
تعداد بازدید: 780