25 فروردين 1401
با به قدرت رسیدن کندی در آمریکا در انتخابات سال 1960م تحرک جدیدی در سیاست خارجی آمریکا پدید آمد که بر اساس آن الگوهای قدیمی مبتنی بر استراتژی «انتقام همه جانبه» که متکی بر جنگ هستهای بود کنار گذاشته و استراتژی «واکنش انعطافپذیر» جایگزین آن شد. گرچه در این دوره رابطه آمریکا با شوروی مبتنی بر همکاری بود، اما آمریکا در عین حال پیوندهای منطقهای خود را در کشورهای جهان سوم به خصوص کشورهای خاورمیانه، آسیای غربی و آسیای جنوب شرقی گسترش داد.[1]
کندی باور داشت که اگر دولتهای دوست ایالات متحده در جهان سوم ساختار حکومتی خود را ترمیم و برنامه توسعه را به گونهای تدریجی اعمال کنند، شوروی قادر به انجام هیچگونه اقدام مخاطرهآفرین برای اهداف و منافع آمریکا نخواهد بود. وی در پیام خود به کنگره آمریکا به این نکته اشاره کرد که پیمانهای نظامی راهحل جلوگیری از خرابکاری و عملیات پارتیزانی در کشورهای جهان سوم نیست، بلکه باید به این کشورها جهت اصلاحات اقتصادی و اجتماعی کمک کرد.[2]
ایران به لحاظ موقعیت جغرافیایی و واقع شدن بین شوروی و خلیج فارس از جایگاه ویژهای در سیاست خارجی آمریکا برخوردار بود. علی امینی که در اردیبهشت 1340 به نخستوزیری رسید، توانست با دریافت وام از آمریکا برنامه عمرانی سوم را که بر توسعه کشاورزی تأکید داشت آغاز کند. امینی پیش از این سفیر ایران در آمریکا و عاقد قرارداد کنسرسیوم نفت و از حمایت آمریکا برخوردار بود. شاه که خواهان تمرکز قدرت در دست خود بود، از موقعیتی که امینی به دست آورده بود هراس داشت، بنابراین برای جلب نظر آمریکاییها در فروردین 1341 به این کشور سفر کرد. روزنامه اطلاعات در شماره روز 25 فروردین 1341 در گزارشی از سفر شاه و فرح به آمریکا نوشت:
«شب جمعه گذشته شاهنشاه مدت دو ساعت و ربع با حضرت[!] رئیسجمهوری ایالات متحده در کاخ سفید واشنگتن پیرامون مسائل مهم جهانی گفتوگو کردند. در این جلسه وزیران امور خارجه ایران و آمریکا، سفیر کبیر شاهنشاهی در واشنگتن و سفیر کبیر ایالات متحده در تهران حضور داشتند. هنگامی که شاهنشاه پس از مذاکرات خود با پرزیدنت کندی از کاخ سفید واشنگتن خارج میشدند، بسیار شاد و خندان بودند[!] و با نمایندگان مطبوعات و خبرگزاریها و خبرنگاران عکاس و فیلمبردار با خوشرویی برخورد نمودند. در... میهمانی [که به افتخار شاه برگزار شده بود]... در سر میز شام رئیسجمهوری ایالات متحده طی نطقی شخصیت شاهنشاه ایران را ستودند و اعلیحضرت همایونی را رهبر برجستهای خواندند که زندگی خویش را وقف آسایش و سربلندی ملت ایران قراردادهاند.»![3]
امینی بر این باور بود که در تعارض با شاه در اداره امور کشور، میتواند روی حمایت آمریکاییها حساب کند، آمریکاییها اما ترجیح دادند در کلاف سردرگم صحنه سیاست ایران از پای ثابت این صحنه یعنی شاه حمایت کنند. شاه نیز پذیرفت که اصلاحات مورد نظر آمریکا را در کشور پیاده کند.[4]
پینوشتها:
[1]. زهیری، علیرضا، عصر پهلوی به روایت اسناد، قم، دفتر نشر و پخش معارف، 1379، ص 196.
[2]. همان، ص 197.
[3]. اطلاعات، س 36، شنبه 25 فروردین 1341، ش 10774.
[4]. زهیری، همان، ص 198.
تعداد بازدید: 709