28 تير 1401
روز 28 تیر 1341 آیتالله طالقانی در سخنرانی هفتگی خود در مسجد هدایت که با ذکر آیاتی از قرآن آغاز شد اظهار داشت:
«... این آیاتی که تلاوت شد مربوط به جهاد است، یعنی جهاد با دشمن بیدین و کفار. این مردم نه به حرف حسابی گوش میدهند و نه کسی آنها را به راه راست هدایت میکند. تبلیغات سوء دشمن همه را بیچاره نموده است. دولتهای بزرگ از قبیل آمریکا و روس به نام حمایت از سرمایهداری یا کارگران و غیره خود را برای مبارزه و جنگ آماده میکنند ولی در باطن منظور آنها توسعه نفوذ و بسط مملکت و کشورشان میباشد اما در دین مبین اسلام این بلوک بازی نیست. هر کس نظم محیطی را بهم زد و به حریم و حدود قومی تجاوز نمود، بایستی او را از بین برد و ریشهکن نمود. آنهایی که به نام سوءظن به دانشگاه و مسجد مأمور میفرستند، خائن هستند. آنها باید لانههای فساد را ببندند. عدهای صاحب قدرت و مجسمهپرست جمعی را دور خود جمع نموده و مال و آبروی دیگران را میبرند. اینها اگر موفق شوند همیشه مزاحم ما و شما هستند و مزاحمین آزادی را باید ریشهکن نمود و لانههای فساد را خراب کرد. یک عده سازمانی به نام کنترل مجالس و محافل یک طور عمل میکنند، سازمانهای دیگر هم به نام حمایت از دستجات به نحو دیگر ادعا مینمایند. لعنت بر آنها که همه دروغ میگویند. شما نگاه کنید و ببینید سال گذشته ما برای فاتحه قبور شهدای سیام تیر به ابنبابویه رفتیم. همه ما را گرفته و در کامیون ریختند و بردند و امسال گفتیم بهتر است که در مسجد مجلس فاتحهای برپا کنیم و قرآنی خوانده شود، فوری آقای علم که هنوز نفس تازه نکرده[1] دستور داد که سه روز مسجد بایستی بسته باشد. خداوند نفسش را بگیرد. اینها هستند که به حریم ما خیانت میکنند. ما که از این حرفها عقب نمیکشیم. این هم پروندهای است برای ایشان مانند نخستوزیر فقید سابق. هر کس چند روزی میآید و یک نوع بازی سر مردم درمیآورد. خانه خدا که حریم مسلمانها میباشد نبایستی بسته شود. ما که نمیخواستیم کار خلافی بکنیم. ما میخواستیم برای مردمیکه در راه حق و حقیقت کشته شدند مجلس فاتحه بگیریم ولی این آقای علم که هنوز به جایی نرسیده دستور تعطیل و بستن مسجد میدهد. معلوم است که عمر این دولت هم چند روزی بیشتر نیست. از آقایانی که حرفهای مرا ثبت و گزارش میکند بالای آن غیرتی که ندارند خواهش میکنم چیزی اضافه نکنند، زیرا آنها بالاخره روزی شناخته میشوند و این فرمایش حضرت علی(ع) است که اگر شخصی به شما یکبار ضربهای زد شما هم باید عین همان ضربه را به او بزنید و اضافه بر آن حقی ندارید، بنابراین شما هم پروندهسازی نکنید.»[2]
پینوشتها:
[1]. اسدالله علم صبح همان روز یعنی 28 تیر 1341 به نخستوزیری منصوب شده بود! (روزنامه اطلاعات، س 37، پنجشنبه 28 تیر 1341، ش 10852) در سالهای 1329 - 1332 علم از نزدیکترین دوستان محمدرضا پهلوی بود و در ماجرای 25 و 28 مرداد 1332 نقش فعالی ایفا کرد. سالها بعد یک مجله آمریکایی فاش کرد که علم در کنار برخی مقامات آمریکایی، انگلیسی و ایرانی به تنهایی مبلغ یک میلیون دلار از شاه پاداش حضور مؤثر در کودتا را دریافت کرده است. (مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج 2، تهران، اطلاعات، 1369، ص 238) بنابراین مخالفت وی با گرامیداشت شهدای قیام ملی سی تیر 1331 – که در حمایت از نخستوزیری دکتر مصدق رخ داد - قابل درک است.
[2]. مرکز بررسی اسناد تاریخی، آیتالله سیدمحمود طالقانی به روایت اسناد ساواک، ج 1، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1381، ص 213.
تعداد بازدید: 799