30 دي 1401
ساواک در گزارشی به تاریخ 30 دی 1341 مینویسد:
«از ساعت 18:30 روز شنبه 29 /10 /41 جلسه کمیته کارمندی حزب نیروی سوم[1] (جامعه سوسیالیستهای ایران)... تشکیل گردیده و آقایان خلیل ملکی... و چند تن دیگر حضور داشتند. ابتدا منشور جبهه ملی[2] که اخیراً انتشار یافته قرائت شد و در تفسیر آن خلیل ملکی بحث مشروحی ایراد کرد و با اشاره به موضوع اصلاحات ارضی گفت که متأسفانه هیئت حاکمه و در رأس آن شاه ابتکار عملیات را از جبهه ملی گرفت و ضرورت حفظ رژیم ایجاب کرد که فئودالیته تبدیل به بورژوازی مدرن بشود و در عین حال هیئت حاکمه پایگاه اجتماعی وسیعی بین دهقانان برای خود ایجاد نماید... ابتکار عملیاتی هم که میبایستی بهوسیله نیروهای مترقی انجام میگرفت، به دست شاه و هیئت حاکمه افتاده است... راجع به لوایح ششگانه علىاشرف رضایی کارمند اداره آمار وزارت صنایع و معادن گفت که از طرف مدیر کل صنعتی به تمام ادارات تابعه دستور داده شده که کارمندان روز شنبه شناسنامههای خود را همراه بیاورند. یک نفر بازرس هم مأمور شده تا صورت اسامی کسانی را که رأی ندهند به وزیر گزارش نمایند. چند نفر از حاضرین راجعبه نظر حزب نیروی سوم در قبال تصویب ملی لوایح مزبور از آقای ملکی سئوال کردند وی پاسخ داد که ما مطلبی تهیه کردهایم و با یک یک مواد فوق مخالفت و رأی دادن به آن را تحریم نمودهایم، مثلاً در مورد سپاه دانش من مدتها فکر میکردم ایده خوبی است اما از قرار معلوم فرهنگیان آن را نمیپسندند. چند روز قبل که به وزارت فرهنگ رفته بودم دکتر مشایخی میگفت که ما مدت یکسال بود که با همکاری یونسکو و سازمان برنامه چهار برنامه ۵ ساله طرحریزی کرده بودیم بهطوری که بیسوادی در ایران ریشهکن بشود، سازمان برنامه هم اعتباراتی برای این کار تخصیص داد و در حسابی نگهداری میشد، اما دکتر خانلری[3] آمد و با پیش کشیدن سپاه دانش هم پولهای موجود را به مصرف رسانید و هم برنامههای ما را نقش بر آب کرد. ملیکردن جنگلها هم اگر چه فکر خوبی است ولی چون در مقابل آنها به مالکین پول پرداخت میشود ولو کم باز نقض غرض است. بهطور خلاصه اینها برنامههایی است که هیئت حاکمه برای خودش طرح کرده و مورد قبول ما نیست، بنابراین ما شرکت در رفراندم را تحریم میکنیم[4].»[5]
پینوشتها:
[1]. در 26 اردیبهشت 1330 مظفر بقایی و خلیل ملکی حزب زحمتکشان ملت ایران را تأسیس کردند. این حزب که یکی از احزاب تشکیلدهنده جبهه ملی بود از ابتدا به دو جناح با وظایف و نقش مشخص تقسیم شد. جناح بقایی امور سیاسی و پارلمانی و جناح ملکی امور تشکیلاتی، آموزش و انتظامات حزب را بر عهده داشت. به تدریج جناح بقایی که عملاً به شخص بقایی خلاصه میشد، به مخالفان مصدق پیوست. در نتیجه و با شدت گرفتن اختلافاتِ دو جناح و پس از یکسال و نیم، سرانجام در مهر 1331 ملکی و یارانش از حزب جدا شده و حزب زحمتکشان ملت ایران (نیروی سوم) را تشکیل دادند. (قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک، ج 7، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1387، ص 88 - 89).
[2]. در 4 دی 1341 اولین کنگره جبهه ملی دوم آغاز به کار کرده تا 11 دی بهطول انجامید. رهبران جبهه ملی دوم در مقابل رفراندوم پر سر و صدای شاه غافلگیر شده بودند. جبهه از آغاز زمامداری علی امینی و اعلام اصلاحات اجتماعی از سوی دولت او برنامه مشخصی ارائه نکرده، همه نیروی خود را بر سر شعار «انتخابات آزاد» گذاشته بود. جبهه ملی در نهایتِ غافلگیری و بلاتکلیفی در آستانه رفراندوم شاه در 2 بهمن 1341 اعلامیهای منتشر کرد که بخش عمده آن اعتراض به نبودن آزادی و دموکراسی، دخالت شاه در امور مملکت، بیاعتنایی به قانون اساسی و دیگر قوانین و نیز بیاعتبار بودن همهپرسی بود. در پایان اعلامیه از مردم خواسته شده بود که در همهپرسی روز 6 بهمن بگویند: «اصلاحات آری! دیکتاتوری نه!» (نجاتی، غلامرضا، تاریخ سیاسی بیستوپنج ساله ایران، ج 1، تهران، مؤسسه خدمات فرهنگی رسا، 1371، ص 213 - 214).
[3]. پرویز ناتل خانلری وزیر فرهنگ وقت.
[4]. امام خمینی در 2 بهمن در پاسخ به استفتاء جمعی از متدینین، رفراندوم را تحریم کرد. مبنای تحریم امام اما با خلیل ملکی تفاوت داشت. ملکی – آنچنان که در گزارش آمده - به محتوای لوایح ششگانه پیشنهادی شاه معترض بود امام اما با اصل برگزاری رفراندوم مسئله داشت.
[5]. خلیل ملکی به روایت اسناد ساواک، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1379، ص 171.
تعداد بازدید: 133