زهرا رنجبر کرمانی
03 خرداد 1402
ساواک مشهد در گزارشی به تاریخ 3 خرداد 1343 مینویسد:
«در منزل [آیتالله] قمی در حدود 2000 نفر، در منزل [آیتالله] میلانی در همان حدود اجتماع نموده است. در ساعت هشت اعلامیه تحت عنوان «روز 12 محرم عزای ملی اعلام میشود» به امضای [آیات] خمینی، میلانی، قمی و مرعشی در داخل منزل [آیات] قمی و میلانی بین مردم توزیع میکنند. مطالب مورد بحث در اطراف شهدای واقعه 15 خرداد و تجلیل از آنان میباشد....»[1]
بخشهایی از اعلامیه یاد شده که در 30 اردیبهشت 1343 منتشر شد به شرح زیر است:
«بسم اللّه الرحمن الرحیم،
اناللّه و انا الیه راجعون و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون
یک سال از فاجعه خونین دوازدهم محرم 83 (پانزده خرداد 1342) گذشت. یک سال از مرگ فجیع عزیزان ملت سپری شد. یک سال از بیخانمان شدن و بیسرپرست شدن یتیمان بیپدر و زنهای بیشوهر و مادران داغدیده گذشت. ....
در این مملکت تمام فرق ضاله[2] آشکارا تبلیغ ضد اسلامی میکنند، محافل آزاد دارند. مجالس علنی دارند، مسیحیین فرستنده در کلیسای انجیلی در تهران دارند، مؤسسه در کرمانشاه دارند، مدارس رسمی دارند، برخوردار از پشتیبانی دولتها هستند، نشر کتب ضد دینی آزاد است، فقط مسلمانها و مبلغین مذهبی و علمای اسلام آزاد نیستند، تبلیغات دینی و بیان قانونشکنیها ارتجاع سیاه شناخته شده و ممنوع گردیده، محافل دینی و مجامع مذهبی محتاج به اجازه شهربانیها و سازمانها است، دستهجات عزاداری بر حضرت سیدالشهدا علیه الصلوه والسلام باید محدود و ممنوع باشد! ما نمیدانیم اینها چه بستگی به اسرائیل و عمال اسرائیل دارند؟ آیا برای مملکت کهن سالی مثل ایران ننگ نیست که دولت اسرائیل بگوید ما حمایت از ایران میکنیم؟ ایران بزرگ تحتالحمایه اسرائیل است؟ آیا خلاف مصالح کشور نیست که مطالب خود ساخته بیسر و پایی را در افواه ملی بیندازند و روزنامهها در اطرافش بحث کنند و ضعف دولت را برملا نمایند، این سیاست غلط نیست؟ این فضیحت نیست؟ اینها ملت را خواب فرض کردند. ما برای دفاع از اسلام و ممالک اسلامی و استقلال ممالک اسلامی در هر حال مهیا هستیم. ...
ما از واقعه دوازدهم محرم 15 خرداد خجلت میکشیم. واقعه شوم 15 خرداد و مدارس علمی، فیضیه و غیر آن پشت ما و هر مسلم غیرتمند را میشکند تا هیئت حاکمه چه عقیده داشته باشند. ملت اسلام این مصیبت را فراموش نمیکند. ما روز دوازدهم محرم را عزای ملی اعلام میکنیم. بگذار ما را مرتجع بخوانند، کهنهپرست بدانند. ما از عواقب این اعمال جائرانه خائف هستیم و نصیحت هیئت حاکمه را لازم میدانیم و کراراً نصیحت کردیم و خیر و صلاح را گوشزد کردیم و رعایت نشده است. ما مصلحت میدانیم که دولت رویه را تغییر دهد، سازمانها و شهربانیها را اینقدر بر ملت ستمدیده و بر علمای اسلام و خطبای محترم چیره نکند، از این اعمال خلاف قوانین اگر میتواند جلوگیری کند، علاقه علمای اسلام به ممالک و قوانین اسلامی علاقه الهی ناگسستنی است. ما از جانب خدای تعالی مأمور حفظ ممالک اسلامی و استقلال آنها هستیم و ترک نصیحت و سکوت را در مقابل خطرهایی که پیشبینی میشود، برای اسلام و استقلال مملکت جرم میدانیم، گناه بزرگ میدانیم، استقبال از مرگ سیاه میدانیم. پیشوای بزرگ ما حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام سکوت را در مقابل ستمکاری جایز نمیدانست و ما نیز جایز نمیدانیم. وظیفه ما ارشاد ملت است، ارشاد دولتهاست، ارشاد جمیع دستگاهها است. ما از این وظیفه به خواست خدای تعالی خودداری نمیکنیم. در این زمان سکوت در مقابل ستمکاری اعانت به ستمکاران است. وظائف اسلامی وظیفه ما تنها نیست، وظیفه تمام طبقات است، وظیفه مراجع اسلام است، وظیفه علمای اسلام است، وظیفه خطبای اسلام است، وظیفه تمام ملت است، وظیفه تمام ممالک اسلامی است و ملل اسلام است، ما امید واثق داریم که ملل اسلامی در آتیه نزدیکی بر استعمار چیره شود و ما در موقع خود به خواست خدای تعالی از هیچگونه فداکاری دریغ نمیکنیم. از خداوند تعالی صلاح حال مملکت اسلامی و ملل اسلام و دولتهای اسلامی را خواستاریم.»[3]
پینوشتها:
[1]. قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک، ج 7، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1387، ص 174.
[2]. منظور بهائیت است.
[3]. اسناد انقلاب اسلامی، ج 1، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1374، ص 242 – 244.
تعداد بازدید: 560