نهضت امام خمینی

سکانداران کشتی نهضت در خراسان


06 آذر 1402


ساواک مشهد در گزارشی به تاریخ 6 آذر 1341 مینویسد:

«ساعت5 /4 بعد از ظهر روز 6 /9 جاری در حدود 600 نفر از طلاب دینی از مدرسه نواب واقع در بالا خیابان حرکت نموده و به منزل آیت‌الله سبزواری رفتند... دو نفر از طلاب... در مورد انتخابات [انجمن‌های] ایالتی و ولایتی سخنرانی و طلاب را تحریک می‌نمودند و قرار بود از منزل آیت‌الله سبزواری به منزل آیت‌الله سیدعلی مدد واقع در خیابان تهران بروند و اعلامیه‌ای به شرح زیر تنظیم نموده‌اند:

... به مناسبت وفات حضرت هادی علیه‌السلام روز شنبه سوم ماه رجب[1] از ساعت نه صبح مجلس سوگواری در جامع گوهرشاد منعقد لذا از عموم طبقات بدین‌وسیله دعوت می‌شود که در این مجلس شرکت نمایند تا ضمن تجلیل از مقام مقدس امام دهم علیه‌السلام و ابتهال به درگاه خداوند متعال و توسل به امام عصر ارواحنا فداه، مطالب لازم را درباره درخواست لغو صریح تصویب‌نامه اخیر دولت نسبت به انجمن‌های ایالتی و ولایتی که از جهاتی مخالف قوانین اسلام و قانون اساسی کشور است استماع فرمایند.»[2]

حجت‌الاسلام فردوسی‌پور[3] در خاطرات خود از آغاز نهضت امام خمینی در مشهد می‌نویسد:

«... ما رفتیم خدمت آقا شیخ ‌‌مجتبی قزوینی‌‌ که چه کنیم تا طلبه‌ها حرکت کنند؟ آقا شیخ فرمود که طلبه‌ها ‌‌اول تکلیف خودشان را با این بزرگان روشن کنند، با این بزرگانی که در رأس حوزه علمیه مشهد هستند. مثل آقا میرزا احمد کفایی، آیت‌الله میرزا حسین سبزواری، آیت‌الله میلانی‌‌، ‎‌آ‌‌یت‌الله قمی، آقا سیدعلی مدد مددی اینها پیرمردهایی بودند که در رأس ‎‌خارج می‌گفتند و مورد احترام طلاب بودند. از آقا شیخ پرسیدم: تکلیف خودمان را چگونه روشن کنیم؟ فرمودند: بروید منزل کفایی ‌‌و بقیه، ‌‌ببینید چه می‌گویند و چه کار می‌خواهند بکنند، حاضر هستند با شما همکاری ‎‌بکنند یا خیر. برای این منظور ما ابتدا در مدرسه نواب اجتماع کردیم و همه طلبه‌ها جمع شدند، پیشنهاد را گفتیم آنها پذیرفتند. فردا صبح قرار شد منزل آقای کفایی برویم.... ‌‌البته آن روزی که طلاب به منزل آقای کفایی رفتند من نبودم، نقل کردند که‌‌: ما وقتی منزل ایشان رفتیم، وی به اندرون رفت و معلوم شد که از اندرون به شهربانی تلفن کرده و گفته است: طلاب ریخته‌اند به خانه من و شلوغ کرده‌اند مأموری بفرستید که اینها را متفرق کند. رئیس شهربانی با آیت‌الله قمی مشورت کرده بود که ‎‌آقای کفایی چنین مطلبی را فرمودند و پیغام دادند چه کنیم. آیت‌الله قمی فرموده بودند که نه، شما اقدام نکنید من خودم پیغام می‌دهم که طلاب آنجا را ترک کنند. طلبه‌ها از آنجا به عنوان قهر و ناراحت ‌‌بیرون ‌‌آمدند و فهمیدند که آقای میرزا احمد کفایی با آنها همراه نیست، و به تعبیر دیگر ‌‎‎‌با امام همراه نیست.‌ ‌‌عصر آن روز قرار بود که منزل آیت‌الله سبزواری برویم، اینجا من ودم...گفتیم: آقا مسئله این است شما می‌خواهید چه کنید، ‎‌نمی‌خواهید با یک تلگراف، حمایت و پشتیبانی از حاج آقا روح‌الله بکنید؟ ایشان گفت: من می‌روم نماز، نماز مغرب و عشا را می‌خوانم برمی‌گردم و به شما جواب می‌دهم. طلبه‌ها هم قانع شدند در منزل ایشان ماندند. خوب ما دیدیم که وقت نماز مغرب و عشا گذشت آقا نیامد؛ خبر دادند که آقا سوار درشکه شده و به منزل آقازاده‌اش رفته است.... ما آمدیم بیرون دیدیم که رئیس کلانتری با یک عده‌ای از پاسبان‌ها دارد می‌آید، ‌‎رئیس کلانتری پرسید: چه خبری منزل آقای سبزواری بوده است؟ یکی از آقایان گفت هیچ خبری نبوده است، ما رفتیم خدمت رئیس خودمان ‎‌احوالپرسی کنیم و حالا هم بر می‌گردیم. قضیه را به شوخی برگزار ‎‌کردند و تمام شد. اما شب منزل آقا سیدمدد مددی بیرجندی رفتیم، ایشان مریض بود افراد بیت گفتند: برای اینکه آقا ناراحت نشوند، کسی از طلاب به اتاق استراحت ایشان نرود. طلاب دو نفر نماینده را تعیین کردند...، آن دو داخل اتاق ایشان رفته و با وی صحبت کردند اما مدت کوتاهی بعد بیرون ‎‌آمدند و گفتند: آقا فرمودند که هر کاری که آقای سبزواری و آقای کفایی بکنند من هم می‌کنم. خوب گفتیم: به ایشان بگویید که آقای سبزواری و آقای کفایی هیچ کاری نمی‌کنند شما خودتان چه می‌کنید؟ ایشان گفته بود: من هم کاری نمی‌کنم... به این ترتیب این سه نفر حذف شدند. فردای آن روز نوبت دیدار با آیت‌الله العظمی میلانی و آیت‌الله قمی شد. دیدار با آیت‌الله میلانی خیلی خوب بود... و‌‌ بعد هم ‎‌منزل آیت‌الله قمی که خوب حمایت کردند و ‌‌بعد از ایشا‌‌ن هم بدین‌ترتیب پرچمدار انقلاب در استان خراسان و در حوزه علمیه مشهد آیت‌الله میلانی و آیت‌الله قمی شدند[4] ...»[5]

 

پی‌نوشت‌ها:

 

[1]. 10 آذر 1341

[3]. اسماعیل فردوسی‌پور (1317-1385) روحانی مبارز، شاگرد امام‌خمینی، نماینده خبرگان رهبری و مجلس شورای اسلامی.

[4]. آیات سید محمدهادی میلانی و سید حسن قمی اعلامیه یاد شده در گزارش ساواک را امضا کردند. (انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، همان، ص 201).

[5]. خاطرات حجت‌الاسلام و المسلمین اسماعیل فردوسی‌پور، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1390، ص 7 – 11.



 
تعداد بازدید: 257



آرشیو نهضت امام خمینی

نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
تصویر امنیتی:

جدیدترین مطالب

پربازدیدها

© تمامی حقوق برای پایگاه اطلاع رسانی 15 خرداد 1342 محفوظ است.