19 آذر 1402
ساواک در 19 آذر 1341 به گزارش «بیانات آقای فلسفی در مسجد ارک» پرداخته، از قول وی مینویسد:
«... آقایان من در جریان اخیر[1] خیلی خسته شده بودم و تصمیم گرفتم که به قم بروم و رفتم... بعد در قم با آقایان علماء ملاقات کردیم و ایشان هم از لغو تصویبنامه اخیر دولت خرسند بودند ولی به من چند نکته جزیی درباره تصویبنامه را یادآوری کردند که باید به دولت تذکر بدهم و در این مورد هم در قم اعلامیهای منتشر شده است و اما آقایان علماء گفتند که آقای نخستوزیر دیروز در جلسه مربوط به سپاه دانش اظهار نمودهاند که هر وقت دولت بخواهد دست به اصلاحاتی بزند، مواجه با اعمال مخالفین میشود و گویا نظر ایشان درباره مخالفین، آقایان علماء و روحانیون است، ولی من از طرف آقایان علماء و روحانیون صراحتاً میگویم که علماء علاوه بر اینکه مخالف اصلاحات دولت نیست، بلکه حامی و پشتیبان اصلاحات در مملکت است. آیا علماء و روحانیون و مردم با دولتی که کارخانه ذوب آهن بیاورد و اقتصاد مملکت را تأمین نماید همچنین کارخانه شیمیایی و داروسازی بیاورد و هزاران کارخانههای دیگر از جمله ماشینسازی و تراکتورسازی بیاورد و یا اینکه کشاورزی ایران را مکانیزه نماید و زندگانی دهقانان فقیر و گرسنه را تـأمین نماید و وضع اقتصادی و سیاسی مملکت را بهبودی بخشد و ملت را از قید اسارت بیگانگان آزاد کند، مگر علماء مخالف این اصلاح دولت هستند؟ ولی عملاً دیدهایم دولتهای خائن میآیند و دم از اصلاحات میزنند و کاری از پیش نمیبرند. و اینست نتیجه اصلاحات آقایان که در مملکت کارخانههای شرابسازی روز به روز زیاد میشود، مردم و جوانان هروئینی میشوند، دختران و ناموس مردم را از دستشان میگیرند، دزدی و غارت و چپاول اموال مردم به نهایت درجه رسیده، فحشاء و بادهگساری همه جا را گرفته و تعداد قمارخانهها و اماکن فساد خیلی زیاد شده و اینست اصلاحاتی که انجام میگیرد. بنابراین اسلام همیشه طرفدار اصلاحات واقعی بوده و ما هم میخواهیم در مراکز استانها و دانشگاههای مختلف و دبیرستان و دبستان تأسیس شود. خیابانهای مختلف و جادهها آسفالت شوند. سدهای مختلف روی رودخانهها ساخته شود. برای بیماران مریضخانه و بیمارستان در شهرستانها و دهات بزرگ ساخته شود. به وضع بهداشت عمومی، وضع فلاکتبار 15 میلیون نفر رسیدگی شود. ... آقایان روحانیون در قم به بنده گفتند که شنیده میشود در روزنامهها مقالاتی بر علیه جامعه روحانیت و اسلام و قوانین اسلام نوشته میشود، باری من باز هم میگویم مردم بدانید که مطبوعات و روزنامهها در خفقان عمومی هستند و کسی جرأت نمیکند چیزی را بنویسد. تا آن روز من که در این جریانات دولت وارد هستم به این حد پی نبرده بودم که چقدر روزنامهها و عقاید ملت ایران در سانسور و کنترل شدید قرار گرفتهاند. باری هر روز مینویسند که فلان رقاصه و خواننده به کجا رفت و از کجا آمد یا فلانی به کنار دریا رفت و یا هزاران نوع از این چرندیات که خودتان بهتر میدانید ولی ملاحظه نمودید در حادثه اخیر حتی یک کلمه هم درباره این همه اراده ملت مسلمان و تجمع مسجد سیدعزیزالله و اجتماع چند شبه مردم در مسجد ارک در روزنامهها نوشته نگردید. ...
و اما دولتی که ادعا میکند در مملکت آزادی و دموکراسی هست، من میگویم مردم کدام آزادی و کدام دموکراسی؟ همه میدانید مجلس شورای ملی و سنا که تنها مکان مورد اطمینان ملت است در خواب عمیق فرو رفته، کبوترها در آن تخم گذاشته و موشها بچه میزایند. گرد و خاک همه جای مجلس را پوشانیده و کرسیها پوسیدهاند. ... بنابراین بروید و فوری و جداً خواستار انتخابات آزاد و ملی باشید[2] و نگذارید دست خارجی در کار مملکت شما مداخله نماید و سرنوشت شما را به دست بگیرد. با نمایندگان حقیقی ملت و اشخاصی که مورد اطمینان شماست و مسلمان است تماس بگیرید و کتباً از آنها قولنامه بگیرید که از قانون اسلام و شما ملت مسلمان طرفداری نموده و از حقوقتان دفاع نمایند و آن وقت دستهجمعی از آخوند گرفته تا کارگر و بازاری هم به آن اشخاص رأی بدهید....»[3]
پینوشتها:
[1]. منظور الغای «تصویبنامه» غیرقانونی انتخابات انجمنهای ایالتی و ولایتی با کوشش مراجع و روحانیون و پشتیبانی مردم است.
[2]. انتخابات مجالس شورای ملی و سنا سرانجام در 26 شهریور 1342 برگزار شد اما چون همیشه آنانی که به مجلس راه یافتند انتخاب و در نتیجه وکلای ملت نبودند.
تعداد بازدید: 339