26 آذر 1402
ساواک مشهد در گزارشی مورخ 26 آذر 1343 با عنوان «بحث درباره آقایان قمی و میلانی» مینویسد:
«وجود [آیات] قمی و میلانی در مشهد باعث زحمت به سازمانهای انتظامی است. برنامه آنها بر این است که با حمله به مقامات شامخ سلطنت بهخصوص به شخص اعلیحضرت همایون شاهنشاه[!]، موقعیت خود را بین افراد عوام و متعصب اجتماع که اغلب دکانداران و کسبه بازار میباشند، مستحکم نموده و بر عایدی وجوهات و تعداد مرید افزوده گردد.[!][1] از سال گذشته تاکنون مکرر در مجالس و محافل مذهبی نسبت به هتاکی و اهانت به مقامات شامخ سلطنت و دولتی گفتوگو نمودهاند؛ بهخصوص قمی که از این نوع بیانات فروگذاری ننموده، متقابلاً از طرف ساواک و شهربانی دو نوبت در منزلش تحتنظر قرار گرفته اما نتیجه معکوس بخشیده است.
1- در این مدت که قمی در منزل خود ممنوعالملاقات بوده، اشخاص بیسواد و نادان و متعصب نسبت به مشارٌالیه بیشتر احساسات ابراز داشته و موقعیت بهتری خودبهخود برای قمی به وجود آمده است.
2- چون طرح عملیاتی درباره روحانیون با سازمان اطلاعات و امنیت است و مأمور اجرای آن طرح نیز شهربانی است، لذا در این دو نوبت ممنوعالملاقات کردن قمی از منزلش که در اوایل اقدام با شدت عمل شروع ولی بعد از چند روز بهتدریج تغییر رویه داده شده، سپس بدون قید و شرط آزاد گردیده است؛ شاید هم ساواک مشهد خواسته با شرایط قمی را مرخص نماید ولی زیر بار نرفته است.
3- چون در این دو نوبت ظاهراً قمی ممنوعالملاقات شده ولی بهرهبرداری خوبی از هر جهت نموده و با این ترتیب تقویت شده است و با توجه به اینکه اقدام ساواک یا شهربانی که نتیجهبخش نبوده بلکه بر تجری میلانی و قمی نیز افزوده شده، بهعلاوه بر نیات سوء خود ادامه میدهند و اگر یک موقعیت مناسبی پیش بیاید علاوه بر اینکه نامبردگان با پشتیبانی اشخاص، تبلیغات سوء علیه دربار مینمایند و حتی نظریاتشان به انقلاب خونی و کشت و کشتار آماده است.[!]»
ساواک که گویا نتیجهبخش نبودن اقدامات انجام شده در مهار روحانیون مبارز مشهد را نه به سبب علل و اهداف نهضت اسلامی بلکه ناشی از عدم هماهنگی یا همکاری میان شهربانی و ساواک تشخیص داده در خاتمه گزارش توصیه میکند:
«تیمسار سپهبد عزیزی[2] استاندار که شخص باتجربه و از خدمتگزاران صدیق اعلیحضرت میباشد، چنانچه سیاست منطقه در خراسان بهخصوص راجع به روحانیون به ایشان واگذار گردد، امیدواری هست که نتیجه بهتری گرفته شود. بهعلاوه استان خراسان همانطور که یک منطقه حساس و استثنایی است، تیمسار عزیزی نیز به نوبه خود در کار و رویه و تدبیرش وضع استثنایی دارد. لذا در موارد حساس سیاسی انتظار نمیرود که ایشان از شهربانی و یا ساواک تبعیت نماید و چنانچه مشارٌالیه با اختیارات کامل مسئول جریانات سیاسی منطقه بوده و دستگاههای انتظامی و ساواک محل، تحتنظر ایشان انجاموظیفه نمایند، مسلماً به این آشفتگیها خاتمه داده خواهد شد.»[3]
پینوشتها:
[1]. نمیتوان انتظار داشت مأمور ساواک درک صحیحی از چرایی اقدامات رهبران نهضت اسلامی در خراسان داشته باشد. با اینحال سؤال اینجاست «مقام شامخ سلطنت» چه جایگاهی نزد ملت ایران داشت که «هتاکی و اهانت» به آن میتوانست بر تعداد مریدان آیات مذکور بیفزاید؟!
[2]. سیدصادق امیرعزیزی (1283تا 1371ش) پس از تحصیلات مقدماتی و متوسطه وارد ارتش شده، مراحل ترقی را طی کرد و به فرماندهی ژاندارمی کل کشور رسید. امیرعزیزی در کابینههای شریفامامی، امینی و علم وزیر کشور بود. وی در 29 اردیبهشت 1342 به سمت استاندار خراسان و نیابت تولیت آستان قدس رضوی منصوب شده، تا مهر 1344 در این سمت بود. (قیام پانزده خرداد به روایت اسناد ساواک، ج 2، 1378، ص 247).
[3]. انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی، ج 4، 1400، ص 429.
تعداد بازدید: 269