15 دي 1402
روزنامه کیهان در شماره روز 15 دی 1342 در گزارشی از جلسه علنی مجلس شورای ملی از قول یکی از نمایندگان - سیدفضلالله پروین، نماینده اراک – مینویسد:
«گندم داخلی را نمیخرند و از آمریکا گندم کرمزده وارد میکنند. اینجا تذکر دادند نمیدانم ترتیب اثر داده شد یا خیر. اینکه عرض کردم گفتههای پشت این تریبون خدای نخواسته لقلقه لسان نباشد و به آن ترتیب اثر داده شود برای همین است که نمیدانم اظهار آن آقا مورد توجه واقع شد برای هشتادهزار تن برنج یا خیر و برای هشتادهزار تن برنج فکری شد یا خیر؟ محصولات ما خریدار ندارد، ولی از اسپانیا نخود و از لبنان سیب وارد میکنند .حالا آقایان دیگر هم در قسمتهای ولایات دیگر نمیدانم این گرفتاری را دارند یا خیر؛ محصولات ما که خریدار ندارد و در مقابل اجناسی که ما در داخله داریم متأسفانه از خارج وارد میکنند بعضی همانها را وارد میکنند. بنده در اراک دیدم که نخود و لوبیا از خارج وارد کردهاند. نخود اسپانیا، نخود لبنان. حالا کار نداریم که میوهجات مثلا سیب لبنان را میآورند یا پرتقال از خارج وارد میکنند در صورتی که پرتقالهای داخله را باید بیشتر تشویق کرد. اما موضوع غله موضوعی است که امروز یکی از مواردی که در نهضت ملی[1] گنجانده شده و در مورد نظر هست این است که اصول کشاورزی باید ترقی کند، سطح کشاورزی باید بالا برود و زارع از محصول خود منتفع بشود؛ درحالی که اکنون برعکس این جلوهگر است؛ ما میبینیم که محصول داخله را نمیخرند و آن را ترویج نمیکنند، اما محصول مشابه را از خارج وارد میکنند. چند روز پیش از این یک نفر از مأمورین بهداری اراک به بنده گزارش داد که مقداری کیسههای آرد آمریکایی آوردهاند. اینها کرمزده است و ایشان رفته است آن کیسهها را از نظر بهداری در انبار توقیف کرده است و لیکن بعدها مراجع مربوطه یا شهرداری یا شهربانی نمیدانم رفتهاند آن مهرها را برداشتهاند و همان کیسههایی که در میان آن کرم بوده است... آنها را به خبازها دادهاند نان کردهاند و به گلوی مردم فرو کردهاند؛ درحالیکه گندمهای مرغوب محصول داخلی خودمان در انبارها انباشته شده و خریدار ندارد.»[2]
گفتنی است علیرغم ادعاها و تبلیغات حکومت پهلوی در خصوص ثمرات اصلاحات ارضی، این برنامه سبب اضمحلال بخش کشاورزی ایران شد. در ازای هر دو خانوادهای که صاحب زمین شدند، یک خانواده بدون زمین ماند و در برابر هر خانوادهای که از زمین کافی (7 هکتار) برخوردار شد مقدار زمین داده شده به سه خانواده دیگر برای تبدیل آنها به کشاورز تجاری مستقل کافی نبود. هم چنین قیمت تعیین شده برای فرآورده های اساسی کشاورزی مانند غله به سود شهرها و به زیان روستاها بود. این امر انگیزه برای کشت مواد غذایی اصلی و بنابراین میزان تولید کشاورزی را کاهش داد. در نتیجه ایران که در اوایل دهه 40 صادرکننده مواد غذایی بود، در اواسط دهه 50 سالانه حدود یک میلیارد دلار برای واردات محصولات کشاورزی پرداخت میکرد.[3]
پینوشتها:
[1] منظور برنامههای اصلاحی شاه با عنوان انقلاب سفید است. مهمترینِ آنها اصلاحات ارضی بود.
[2] کیهان، یکشنبه 15 دیماه 1342، ش 6127.
[3] آبراهامیان، یرواند، ایران بین دو انقلاب، ترجمه محمدابراهیم فتاحی و احمد گلمحمدی، تهران، نشر نی، 1384، ص 550.
تعداد بازدید: 224