11 بهمن 1402
ساواک در گزارشی مورخ 11 بهمن 1342 مینویسد:
«در مسجد جامع زاهدان که آقای کفعمی[1] امام جماعت آن میباشد دو نفر واعظ همه روزه بعد از ظهر منبر میروند. اولی به نام علی حسینی خامنه[ای] که از قم آمده و طبق تحقیقاتی که شده طرفدار [آیات]خمینی و میلانی بوده با سیاست دولت مخالف میباشد، دومی شیخ محمد کرمانی که از مشهد آمده و از طرفداران جدی انقلاب بهمن[2] و واعظ خیلی روشنفکری است[!]. آقای کفعمی امام جماعت مسجد جامع به ظاهر از نظر حفظ شئون صنفی و روحانیت به خصوص از نظر مراجع تقلید از خامنهای حمایت کرده ولی محرمانه اطمینان داده است که در بالای منبر مطالبِ بر خلاف از طرف سخنرانان ابراز نشود و مستقیم و غیر مستقیم بوسیله مأمورین شهربانی و عوامل ساواک هم تذکرات لازم داده شده است و مراسم ماه رمضان به خوبی و بطور عادی تا این تاریخ انجام تا این که ساعت 15 روز جمعه 11 جاری خامنه[ای] واعظ در بالای منبر مطالب بر خلاف مصلحت ابراز ولی شیخ محمد کرمانی در منبر خود مطالب وی را صحیح ندانسته و به شدت از اقدامات دولت حمایت میکند و آقای کفعمی نیز به پشتیبانی از خامنهای برخاسته و نسبت به شیخ محمد کرمانی پرخاش میکند که در نتیجه مجلس متشنج و جمعیت بدون هیچگونه حادثه سوئی متفرق میشوند. چون با این ترتیب سوءنیت خامنهای محرز است و ادامه منبر وی بر خلاف مصلحت بوده و با در پیش بودن ایام احیاء ایجاد ناراحتی خواهد کرد، لذا طبق نظر جناب آقای استاندار که مورد تأیید ساواک و شهربانی نیز میباشد نسبت به بازداشت موقت وی از طرف شهربانی اقدام و به ساواک تحویل و قرار شد امشب را توقیف و موضوع در کمیسیون امنیت مطرح و تصمیم مقتضی اتخاذ گردد. در مورد آقای کفعمی که بر خلاف تعهد خویش عمل نموده نیز مراتب بررسی و اقدام مقتضی معمول گردد.»[3]
پینوشتها:
[1]. آیتالله شیخ محمد کفعمی در سال 1328ق. در مشهد دیده به جهان گشود. پدرش شیخ رجبعلی از مشروطهخواهان و روحانیون سیاسی عصر مشروطیت بود و در زمان حکومت رضاشاه در جریان مسجد گوهرشاد بازداشت و به یکی از روستاهای باخزر جام تبعید شده بود. کفعمی پس از تحصیلات مقدماتی به نجف اشرف رفته، در سال 1358ق. به مشهد بازگشت. وی چندی بعد زابل را برای اقامت و فعالیت برگزید. وی در سال 1319ش. عازم آن دیار و پس از 6 سال اقامت در زابل در سال 1325ش. عازم زاهدان شد. گرچه کفعمی به دعوت شیعیان شهر به آنجا رفته بود، ولی در اندک زمانی با خصایل انسانی خود مقبولیت عام یافت. وی توانست به اختلافات مذهبی پایان دهد، به طوری که اهل سنت و شیعیان به مسالمت زندگی و حتی در اجتماعات یکدیگر شرکت میکردند.
در جریان مهاجرت علما به تهران پس از دستگیری امام خمینی، کفعمی نیز به تهران رفته اقامتی دو ماهه داشت. از آن پس خانه کفعمی پناهگاه امنی برای طرفداران امام بود. اعلامیههای زیادی از خانه وی در زاهدان و دیگر شهرهای استان منتشر میشد. در رمضان سال 1342 آیتالله خامنهای به زاهدان رفته، مورد حمایت کفعمی قرار گرفت. آیتالله خامنهای که در مسجد جامع زاهدان به منبر میرفت، روزی درباره داستان اندلس و سرنوشت مردم مسلمان آن سرزمین سخن رانده، موقعیت ایران را به آن تشبیه کرد. همان شب ساواک ایشان را بازداشت کرد و به تهران فرستاد.
کفعمی با تبعیدیها ارتباط برقرار و در تأمین نیازهای آنها کوشش میکرد. در دوران تبعید آیتالله خامنهای به ایرانشهر نیز بین وی و کفعمی رابطه صمیمانهای شکل گرفته بود. کفعمی از اولین علمای مبارزی بود که بر منبر مرگ بر شاه گفت.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی آیتالله کفعمی از سوی امام خمینی به امامت جمعه زاهدان منصوب شد. وی سرانجام پس از 43 سال حضور در زاهدان و اقامه نماز جمعه در آن شهر در اول مرداد 1362 در بیمارستانی در مشهد درگذشت. (جلالی، غلامرضا، «مروری بر زندگی آیتالله شیخ محمد کفعمی»، نگاه حوزه، 1379، ش 63 – 64، اص 142 - 145).
[2]. منظور اصلاحات ادعایی شاه است که درششم بهمن 1341 به رفراندوم گذارده شد.
تعداد بازدید: 562