15 فروردين 1403
در 15 فروردین 1343 امام خمینی که در 15 خرداد 1342 به دلیل فعالیت علیه حکومت پهلوی و سخنرانی تاریخی در مدرسه فیضیه در عصر عاشورا (13 خرداد 1342) دستگیر شده، مدتی در زندان و ماهها در حصر خانگی در تهران به سر برده بود، آزاد شده به قم بازگشت.[1]
آیتالله طاهری خرمآبادی[2] در خاطرات خود از آن روزها میگوید:
«سرانجام پس از چندین ماه زندان و محاصره امام به قم بازگشتند. آزادی ایشان بدون مقدمه بود یعنی اینطور نبود که بگذارند شایع بشود تا استقبالی از ایشان صورت بگیرد. مثل همان آزادی از زندان [در 11 مرداد 42] این بار نیز همینطور بود. من یک شب در خانه نشسته بودم که یکی از اقوام و نزدیکانمان آمد و گفت که آقای خمینی را آزاد کردهاند. همان موقع بلند شدم و به منزل امام آمدم. گفتند که امام همین الان به قم رسیدهاند. شاید بین آمدن امام به قم و خبردارشدن ما بیشتر از چهلوپنج دقیقه فاصله نبود. من وقتیکه به منزل امام رسیدم دیدم جمعیت زیادی در آنجا گرد آمدهاند. امام توی همان درگاه نشسته و جمعیت ریخته بودند داخل حیاط و داشتند دست امام را میبوسیدند. بعد معلوم شد که امام را شبانه به قم آوردهاند تا هنگامی که به قم میرسند شهر خلوت شده و مردم به خانههایشان رفته باشند و خیابانها خیلی شلوغ نباشد که جمعیت زیادی به منزل امام بیایند. خود امام نقل میکردند که برای اینکه دیرتر به قم برسند ماشین را در راه کنار جاده نگه داشته بودند و بدون دلیل با ماشین ور میرفتند تا قدری از شب بگذرد. حدود ساعت 9 یا 5 /9 بود که امام را آورده بودند ولی باز در عین حال همان موقع شب هم جمعیت ریخته بود داخل حیاط منزل و هر لحظه بر تعداد جمعیت افزوده میشد. با انتشار خبر آزادی امام در بین مردم یک حالت شوق و خوشحالی سراسر کشور و مخصوصا قم را فراگرفت. از فردای ورود امام به قم طلبهها، مردم و علما مرتب به دیدن امام میآمدند و قم شهری شده بود که شلوغی آن کاملاً آشکار بود. مثل ایام عاشورا و روزهای تعطیل دیگر. گروههای زیادی از شهرهای مختلف میآمدند از جمله جمعیت زیادی از مردم علما و طلاب خرمآباد برای دیدار امام به قم آمدند.
رژیم نیز این بار میخواست چهره دیگری از خود نشان بدهد. این بار میخواستند با ملایمت رفتار کنند. یکی از کارهایی که کردند این بود که دکتر صدر وزیر کشور را ... فرستادند که به دیدن امام بیاید. چند شبی که از آمدن امام به قم میگذشت دکتر صدر آمده بود به دیدن امام. من در آن جلسهای که وی آمده بود نبودم ولی گویا همان اول شب و در زمانی که حیاط منزل امام پر از جمعیت بوده است آمده بود. او بهطور رسمی آمده بود و هیئتی هم مرکب از فرماندار و دیگران او را همراهی میکردند که در همان جلسه عمومی با امام ملاقات میکنند. اینها هم میخواستند به مردم بگویند که مثلاً ما داریم آشتی میکنیم و هم اینکه مثلاً یک امتیازی به امام داده باشند»[3]
پینوشتها:
[1]. امام در آیینه اسناد، ج 1، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1383، ص 126.
[2]. آیتالله سیدحسن طاهری خرمآبادی (1317 تا 1392ش) از اعضای مجلس خبرگان رهبری و مجلس خبرگان قانون اساسی بود.
[3]. خاطرات آیتالله طاهری خرمآبادی، ج 1، به کوشش محمدرضا احمدی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1377، ص 269 - 271.
تعداد بازدید: 484