خاطرات

تلاش جبهه ملی برای فاصله‌گیری از مردم و روحانیت


19 تير 1403


من [جلال‌الدین فارسی] در سالگرد قیام پانزده خرداد، سه اعلامیه نوشتم با نام «نهضت آزادی» و طی آن مردم را به مبارزه مسلحانه دعوت کردم.

این اعلامیه‌ها در تیراژ بالایی به‌وسیله مسلمانان و اعضای متعهد نهضت در میان مردم پخش شد و در پی آن راهپیمایی بزرگی صورت گرفت، از مسجد امام (مسجد شاه سابق) تا سه راه سیروس و از آنجا به طرف بهارستان که در آن محل با یورش پلیس و برخورد با آ‌نها،‌ مردم متفرق شدند.

از جمله کسانی که مسؤول انتظامات این راهپیمایی بودند می‌توان از شهید عالی‌قدر مهدی عراقی و حاج حسین رحمانی و حاج آقا عالی‌مهر و حاج آقا مقصودی نام برد.

جناح سوم نهضت، اظهار داشتند که نهضت با این تظاهرات مرتبط است اما با آن اعلامیه‌ها ارتباطی ندارد؛ از این‌رو مهندس بازرگان را نیز تحریک کردند وی نیز چنین گفت: «اینها می‌خواهند، کاری کنند، ‌نهضتی که به صورت یک تشکل سیاسی در چهارچوب قانون اساسی فعالیت می‌کند، با تبدیل به تشکیلاتی زیرزمینی به مبارزه مسلحانه روی آورد. یا آنکه قصد دعوت مردم به ایجاد مبارزه مسلحانه را دارند.» بازرگان تحت‌تأثیر القائات دارودسته غیرمذهبی در عشرت‌آباد، در اثنای محاکمه تجدیدنظر که بنده نیز به عنوان تماشاچی در آنجا حضور داشتم، به اعضای نهضت آزادی گفت: «این 3 اعلامیه‌ای که به نام نهضت آزادی در اولین سالگرد قیام 15 خرداد منتشر شده، کار ساواک است نه نهضت». او با اینکه می‌دانست این اعلامیه‌ها را من نوشتم و حتی برایش توضیح دادم که آقای احمد صدر نیز با انتشار آنها موافقت کرده (وی نماینده بازرگان بود) و آن را انشاء نموده! ایشان هم حرف مرا پذیرفت؛ اما پس از گذشت چند روز یا یکی ـ دو هفته این ساز را نواخت. پس از آن همان جناح سوم که هیچ مسئولیتی در نهضت آزادی نداشتند، اعلامیه‌ای صادر کردند مبنی بر اینکه اعلامیه‌های چنین و چنان، کار ساواک و دیگر دستگاه‌های دولتی است.

این نمونه‌ای از رفتار دارودسته غیر مذهبی بود که در شورای مرکزی و هیئت اجرائیه آن زمان نضهت آزادی رخنه کرده بودند و هم مسئولیتش برمی‌گردد به مهندس بازرگان.

پس از صدور این اعلامیه‌ها سران نهضت دستگیر شدند در آن اعلامیه‌ها نوعی هماهنگی با مراجع و روحانیت به چشم می‌خورد. این خطری بود که رژیم را به شدت تحریک می‌کرد؛ زیرا رژیم سعی داشت که روحانیت را به عنوان قشری عقب‌مانده از مسائل سیاسی و بی‌ارتباط با دانشگاهیان و مبارزان نهضت ملی جلوه دهد و تا جایی که می‌تواند، ‌ارتباط اینان را از هم بگسلد؛ چنانچه در همان زمان اعلام کرد،‌ که: «جبهه ملی اعلام کرده که هیچ‌گونه دخالتی در واقعه 15 خرداد نداشته»، در واقع این سیاست آمریکا و تدبیر موذیانه او بود که خطر هماهنگی نهضت آزادی با روحانیت را کاملاً حس کرد.

به این جهت سعی همه ما این بود که نهضت آزادی را با هیئت‌های مؤتلفه و نیروهای مردمی پیرو خط امام و روحانیت پیوند دهیم.

آن دار و دسته غیر مذهبی هم درست در جهتی عمل می‌کردند که سران جبهه ملی عمل می‌کردند، در واقع همان خط ساواک و مورد تأیید رژیم؛ تا نشان دهند که جبهه ملی و نهضت آزادی، حسابش از حساب روحانیت جداست و آنان ارتجاع سیاهند. به علاوه نیروهای مخرب سرخ که از حزب توده و کمونیست‌ها پیروی می‌کنند و از افراد درجه دوم گروه‌های چپ مخالف نظام شاهنشاهی هستند. به این جهت، در همان ماه‌های بعد از قیام 15 خرداد، اعلامیه‌ای نوشتم از سوی نهضت آزادی با این عنوان: «پیوند مقدسی که ناگسستنی است» یعنی پیوند روحانیت و مراجع با نهضت آزادی. که بار دیگر با مخالفت بعضی از افراد نهضت روبه‌رو شد تا حدی که یکی از اعضای نهضت در پشت میله‌های زندان قصر به من گفت: «شما نهضت آزادی را تابع مراجع کرده‌اید و اصلاً موجودیت ما را از بین برده‌اید». در حالی که پس از انقلاب بار دیگر نهضت با تحریف تاریخ خود به صدور این اعلامیه از جانب خودش افتخار می‌کند.

در واقع ما جناح اسلامی نهضت را به وجود آ‌وردیم، که با هیئت‌های مؤتلفه و پیروان امام همکاری می‌کرد از جمله با «مرحوم باهنر و مرحوم بهشتی» و بقیه کسانی که نهضت روحانیت را رهبری می‌کردند و در آن نقشی اساسی داشتند. از آن طرف هم جناح غیر مذهبی، مخالفت کرده و ادعا داشتند که باید روحانیت را ابزار دست خودمان قرار دهیم و آنان را تحت کنترل خود داشته باشیم تا بتوانیم در مانورهای سیاسی از آنها استفاده کنیم.

 

منبع: خاطرات 15 خرداد، دفتر هفتم، به کوشش علی باقری، تهران، حوزه هنری، دفتر ادبیات انقلاب اسلامی، 1378، ص 114 - 116.



 
تعداد بازدید: 370



آرشیو خاطرات

نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
تصویر امنیتی:

جدیدترین مطالب

پربازدیدها

© تمامی حقوق برای پایگاه اطلاع رسانی 15 خرداد 1342 محفوظ است.