نهضت امام خمینی

«هر قانونی که با نظر علما نباشد قانون نیست.»

ساواک در گزارشی مورخ 19 اسفند 1342 می‌نویسد: «از ساعت19:00روز 18 /12 /42در شبستان جنوب شرقی مسجد جامع نزدیک درب خروجی بازار مجلس روضه‌خوانی و وعظ به مناسبت وفات امام جعفر صادق... با شرکت عده‌ای در حدود 1000 نفر تشکیل گردید.

«جامعه تعلیمات اسلامی»، آموزش در بستری ناهموار

ساواک خرمشهر در گزارشی مورخ 17 اسفند 1342 می‌نویسد: «در تاریخ 15/12/42 بنا به دعوت قبلی... اینجانب ... در اطاق تجارت حاضر شدم.

«از عزیمت نامبردگان به قم جلوگیری به عمل آمد»!

در 14 اسفند 1341 ساواک مرکز به ساواک قم می‌نویسد: «طبق اطلاع، عابدزاده رهبر جمعیت پیروان قرآن مشهد قصد دارد روز چهارشنبه (15/12/41) به ‌اتفاق در حدود 800 نفر به ‌منظور شرکت در مراسم سالگرد وفات آیت‌الله بروجردی به قم عزیمت نماید. دستور فرمایید در این مورد اقدامات و پیش‌بینی‌های لازم معمول و از هرگونه اقدامات تحریک‌آمیز به نحو مقتضی جلوگیری به عمل‌آورند.»[1]

در زندانِ هارون‌صفتان

ساواک مشهد در گزارشی مورخ 14 اسفند 1341 با موضوع «درباره شیخ احمد کافى» می‌نویسد: «روز سه‌شنبه ساعت 30 /9 صبح در منزل آقاى قمى[1] مجلس روضه برقرار بود و شیخ احمد کافى[2] منبر رفت. در اول منبر یک حدیث نبوى قرائت نمود سپس مشغول سخنرانى شد.

مجلسِ نامحترم، نمایندگانِ متملق!

ساواک در گزارشی مورخ 11 اسفند 1343 می‌نویسد: «طبق درخواست آقای امیرعباس هویدا نخست‌وزیر ساعت 9 صبح روز جاری جلسه خصوصی مجلس شورای ملی تشکیل گردید... حاذقی[1] برخلاف رویه معمولی خود به دولت حمله و نطق تندی ایراد کرد و گفت: روش دولت موجب شده که مجلس در برابر نظر مردم و افکار عمومی خوار و پست جلوه‌گر شود و سخنرانی و مذاکرات نمایندگان در جراید و رادیو درج و بازگو نمی‌شود.

در اهمیت وعظ و خطابه

ساواک خراسان در گزارشی مورخ 9 اسفند 1341 می‌نویسد: «چون عامل اجرا و به‌طور کلی وسیله نفوذ معنوی روحانیون بین مردم؛ وعاظ و سخنرانان مذهبی می‌باشند و همچنین با توجه به اینکه در حال حاضر دولت موفق گردیده است که از نفوذ روحانیون به نسبت قابل ‌توجهی در میان مردم بکاهد و فعلاً یک حالت خلأ به وجود آمده است[1]، درصورتی‌که سریعاً دست ‌به‌ کار جداکردن وعاظ و اهل منبر از روحانیون و علما بشود بسیار بجا خواهد بود، زیرا کلیه اقدامات حاد و خلاف مصلحت که از ناحیه طبقه روحانی به وجود می‌آید بر اثر صحبت‌ها و تلقینات وعاظ و استفاده از تعصب و عامی بودن قاطبه اهالی که متأسفانه اکثریت قابل‌ توجهی را نیز تشکیل می‌دهند می‌باشد.

ریختن هیزم در آتش اختلافات

ساواک سمنان در گزارشی به ساواک تهران مورخ 7 اسفند 1342 می‌نویسد: «شب 7 جاری [7 اسفند 1342] اعلامیه‌هایی علیه آیت‌الله شریعتمداری [به] وسیله مأموران شهربانی در شهرستان‌های منطقه استحفاظی پخش گردیده.»[1]

نصایح خیرخواهانه مرجعیت

ساواک در گزارشی مورخ 5 اسفند 1342 می‌نویسد: «آیت‌الله شهاب‌الدین مرعشی نجفی در یک ملاقات خصوصی که روز چهارشنبه (30/11/42) در قم با نامبرده به عمل آمده ضمن صحبت پیرامون اوضاع و احوال فعلی کشور و روابط دولت با روحانیون اظهار داشته شخصاً اطلاع دارم که آیت‌الله خمینی اخلال‌گر و ماجراجو نیست، منتهی عده‌ای از معممین که به عللی از ترقی و محبوبیت او ناراحت می‌باشند به‌طور غیر مستقیم او را تحریک کردند که علیه برنامه‌های دولت انتقاداتی به‌عمل آورد[1].

چند کلمه جهت تذکر

ساواک در گزارش 3 اسفند 1343 با موضوع «نوشتن نامه به جناب آقای نخست‌وزیر» می‌نویسد: «یک‌نفر طلبه به نام خلیل قاسمی [که] از اهالی مازندران می‌باشد و در مدرسه خیراتخان اطاق دارد، چنین می‌گفت: ما دیشب چندین نفر از طلبه‌ها جمع شدیم جمعاً برای نخست‌وزیر عباس هویدا نامه‌ای نوشتیم و آخر نامه را جمعاً امضا کردیم:

اصلاحات ارضی؛ از حرف تا عمل

روزنامه اطلاعات در شماره روز اول اسفند 1342 از قول «ناصر بهبودی، نماینده ساوه و زرند که در نطق پیش از دستور خود در جلسه مجلس شورای ملی» سخن می‌گفت، می‌نویسد:
2
...

جدیدترین مطالب

پربازدیدها

© تمامی حقوق برای پایگاه اطلاع رسانی 15 خرداد 1342 محفوظ است.