خاطرات

کارت تبریک برای امام خمینی

نوروز سال 43 بود که کارت تبریکی را برای حضرت امام تهیه کردیم. من [حجت‌الاسلام والمسلمین محمدحسن رحیمیان] در آن زمان خوشنویسی و کمی هم نقاشی می‌دانستم. عکس حضرت امام را در قالب طرح و به‌صورت کارت تبریک در آوردیم و جمله‌ای را هم در کارت تبریک نوشتیم. خلاصه‌اش این بود که عید نوروز را به امام و مردم مسلمان تبریک می‌گوییم. زیرش هم اسم و امضای خطاط را نوشتیم. سمت دیگر کارت تبریک، قرآنی به صورت خورشید وجود داشت که اشعه خود را بر چهره حضرت امام می‌تاباند. در...

عاشورای حسینی سال 42

عاشورای حسینی سال 42 که فرا رسید، امام در اعلامیه شدیداللحن خودشان یاد شهدای فیضیه را زنده کردند. این بود که در تهران مداحان و نوحه‌سرایان، در دسته‌ها و گروه‌های عزاداری، شعارهای سیاسی و نوحه‌های مربوط به قیام را سر می‌دادند؛ «در فیضیه شبی محشر به پا شد، سر سرباز دین از تن جدا شد.» دامنه اعتراضات تهران و قم به دیگر شهرستان‌های بزرگ نیز کشیده شد. روز عاشورا در قم، هنگامه‌ای برپا بود و خبر دادند که امروز عصر، امام به فیضیه خواهد آمد. امام شبهای محرم، هر شب، به تکیه‌ای می‌رفتند.

بازداشت تا پایان اعتصاب

ماه مبارک رمضان آن سال [1341] در شرایطی که بیان شد به پایان رسید. هنوز ده روز از رمضان نگذشته بود که من [حجت‌الاسلام والمسلمین محمدحسن بکایی] یک روز نزدیک ظهر که عازم خانه‌ام بودم، در اول محله مقصودیه (نوبر قاپوسی) دستگیر و به ساواک برده شدم. بلافاصله مرا با یک جیپ بسیار کهنه و قراضه ژاندارمری به همراه یک مأمور به نام مستعار ناصری ـ اهل مراغه ـ و با یک ژاندارم به تهران فرستادند. در وصف ماشین جیپ همین قدر می‌گویم که اگر آن جیپ در کربلا بود دژخیمان ابن‌زیاد،...

از این جمعیت چیزی نمی‌خواهم

وقتی خبر دستگیری حضرت امام، رضوان‌الله علیه و اتفاقات پانزده خرداد به تبریز رسید، همه جا تعطیل شد و سخنرانی‌ها و منبرهای تند مجدداً شروع شد. اوضاع به گونه‌‌ای بود که مردم آقای بکائی، آقای وحدت و بنده [حجت‌الاسلام والمسلمین عیسی اهری] را هر شب به یک خانه می‌بردند و نمی‌گذاشتند در خانه خودمان یا جای مشخصی بمانیم تا دست مأمورین به ما نرسد. دو شب در منزل حاج محمد آجیل‌فروش در محله ششگلان که خانواده‌ای با ایمان و انقلابی بودند ماندیم و شب‌های بعد را...

اعتراض دانشجویان به کشتار مردم در قیام 15 خرداد

خیلی زود همکاری خود را با نیروهایی از جبهه ملی در آمریکا آغاز کردم. در آن دوره مجموعه اقدامات سیاسی در آمریکا را جبهه ملی برنامه‌ریزی و هدایت می‌کرد. هسته مرکزی جبهه ملی ایران در...

حمایت آیت‌الله محمدهادی میلانی از قیام 15 خرداد

اتفاقاتی که در [2 خرداد 1342] تهران رخ داده بود علمای دینی سراسر کشور را مجاب کرد که به سمت تهران حرکت کنند. در اینجا باز هم مؤتلفه‌ سالامی در سازماندهی مهاجرت علما به تهران نقش داشت. یکی از علمایی که قرار بود به تهران هجرت کند، آیت‌الله میلانی بود. قرار بر این شد که من به عنوان رابط میان مؤتلفه و ایشان، هماهنگی لازم را انجام دهم و شرایط را برای ورود آیت‌الله میلانی به تهران مهیا کنم. البته قبل از این ماجرا هم من رابط آیت‌الله میلانی و جمعیت مؤتلفه بودم....

باید دست آمریکا کوتاه شود / تنها مرجعی که صحبت کرد

به مناسبت فوت مرحوم آیت‌الله بروجردی ـ رضوان‌الله تعالی علیه ـ جمعیتی از بازار «حضرتی» تهران انتخاب شدند تا برای ملاقات با مراجع به شهر قم بروند. صبح آن روز حدود دویست نفر سوار بر چهار ماشین شدیم و با پرچم و پلاکارد حرکت کردیم. در قم، ابتدا به منزل آیت‌الله العظمی خمینی رفتیم. جمعیت زیادی آنجا بود، به‌طوری که اتاق ایشان دیگر گنجایش نداشت و مردم در حیاط ایستاده بودند. بنده را به اتاق حضرت امام راهنمایی کردند. دوستان ما هم در حیاط بودند. من...

چرا سر کوچه ایستادی؟

قبل از ماجرای پانزدهم خرداد، ماه محرم بود که امام هر شب به تکیه‌ای می‌آمدند؛ یک شب تکیه ملامحمود، یک شب گذر جدّا و شبی هم عشق علی؛ شبها در این تکیه‌ها مراسم روضه‌خوانی بود. شب دوازدهم امام به تکیه کوچه حکیم رفتند. ما نیز با ایشان بودیم. مردم اسپند آتش کردند و زن و مرد خوشحال از آن بودند که امام به محله‌شان تشریف آورده‌اند. در جلو پای ایشان گوسفند و گاو قربان کردند. یک نوع آمادگی خاصی اعم از جانی و مالی در میان مردم وجود داشت. سخنران مجلس شروع به سخنرانی...

انگار بخواهند دژی را فتح کنند!

خوب یادم هست هنگامی که خبر دستگیری از رادیو اعلام شد، در منزل آقای حاج عالم رضوان‌الله علیه بودم. علما آنجا جمع شده بودند و بنده [حجت‌الاسلام والمسلمین سیدهاشم دستغیب] هم شرکت کردم تا ببین چه باید کرد، بعد به اتفاق مرحوم پدرم آمدیم مسجد جامع. شب سیزدهم محرم (15 خرداد) بود و مرحوم آیت‌الله دستغیب اعلام اعتصاب عمومی کرد و بعد به اتفاق ایشان به مجلس عزاداری در مسجد گنج که کنار منزل مسکونی پدرم بود رفتیم. آقای آشیخ عبدالنبی انصاری که آن‌وقت از طلاب جوان و...

اولین مقاله منتشر شده درباره نظریات سیاسی امام خمینی

روز 13 رجب برابر با بیستم دی‌ماه1340 که روز ولادت حضرت علی ـ علیه‌السلام ـ بود، نزدیک ظهر که از درس برمی‌گشتم، دیدم یک جمعیتی به طرف باغ قلعه می‌روند. لباس‌های آنها و وضعیت ظاهرشان با مردم قم تفاوت داشت. کنجکاو شدم، پرسیدم: «این آقایان کی هستند؟ دسته‌جمعی کجا می‌روند؟» گفتند: «نخست‌وزیر است که به منزل حاج آقا می‌رود». از روی کنجکاوی به این فکر افتادم که من هم همراه اینها بروم ببینم چه خبر است؟! چه صحبت‌هایی می‌کنند؟! برایم جالب بود که...
6
...

جدیدترین مطالب

پربازدیدها

© تمامی حقوق برای پایگاه اطلاع رسانی 15 خرداد 1342 محفوظ است.