خاطرات

سخنرانی علیه اسرائیل در عراق

پس از گذشت حدود دو سال از ورود آقای [آیت‌الله]خمینی به نجف، جریان حمله‌ اسرائیل و جنگ شش روزه پیش آمد. خواستیم در مقابل اسرائیل و در رابطه با دولت‌های عربی مانند سوریه، اردن، مصر و عراق سخنرانی‌هایی جهانی انجام دهیم اما کمک نداشتیم. هیچ مرجعی از مراجع همکاری نداشت. آقای [آیت‌الله]خمینی نیز در آن زمان هنوز نقش وسیعی نداشتند. جمعیت درس من، هر دو بُعد سیاسی ضد شاهنشاهی و علمی - قرآنی را پذیرفته و با اینکه معمولاً در نجف اشرف بیشتر از قم تا کسی پول به طلاب...

مخالفت امام با مبارزه مسلحانه

بعد از حادثه سیاهکل [در سال 1349 ش] و ظهور سازمان چریک‌هایی فدایی خلق، یک حالتی نسبت به اندیشه مارکسیسم و مشی مسلحانه بروز کرد و یک تبی بوجود آمد که به دانشجویان دانشگاه‌ها و به خارج از کشور سرایت کرد و در جنبش دانشجویی رخنه کرد ما برای اینکه دانشجویان مسلمان دچار عقده نشوند، ضمن اینکه نمی‌توانستیم آن کار را محکوم کنیم چرا که قدمی بود برای مبارزه با نظام پهلوی، در دو جبهه مشغول فعالیت بودیم یکی در جبهه عقیدتی و دیگر در جبهه سیاسی. وقتی سازمان مجاهدین خلق...

بی‌توجهی امام به سازمان مجاهدین خلق

در اواخر دهه 60 میلادی/ 40 شمسی مشی مبارزه مسلحانه قداستی در میان مبارزان پیدا کرده بود. در این مقطع ما از کنفدراسیون فاصله گرفته بودیم. انجمن‌های اسلامی تقریباً نوپا بود و هنوز قدرت مقاومت تبلیغاتی در مقابل جریان‌های چپ را نداشت. ظهور جنبش سیاهکل و تشکیل سازمان چریک‌های فدایی خلق بیش از آنکه در داخل کشور انعکاس داشته باشد در خارج از کشور تأثیر گذاشت. مدت زیادی طول نکشید که سازمان مجاهدین خلق اعلام موجودیت کرد و آن عقده‌ای که ممکن بود برای بچه...

نحوه تعطیلی جشن‌های 2500 ساله در دزفول

در ایام برپایی جشن‌های 2500 ساله‌ شاهنشاهی و به اصطلاح گرامیداشت این ایام در یکی از شب‌ها تعدادی از افراد وابسته به حکومت در یکی از میادین اصلی شهر به رقص و پایکوبی پرداختند. اما به لطف الهی و با یک برنامه‌ از پیش طراحی شده، مراسم مذکور تعطیل و اهداف رژیم برای برپایی یک جشن مفصل ناکام ماند. هم‌زمان با شروع جشن، خودم را به سرعت لب شط (کنار رودخانه) رساندم و مشغول کار گذاشتن بمب شدم، چند دقیقه به دقت اطراف را نگاه کردم و مطمئن شدم هیچ کسی آنجا نیست. مواد...

انتشار جمله‌ای تأثیرگذار از امام در اروپا

ارتباط ما با نجف از طریق مکاتبه بود و یا از طریق برادرمان آقای سیدمحمود دعایی. سال 1349 بود که شنیدیم امام به شدت بیمار هستند، بعضی از دوستان می‌گفتند ممکن است توطئه‌ای در بین باشد و ایشان را مسموم کرده باشند. با تلاش بسیار موفق شدم با آقای دعایی تماس بگیرم و حال امام را جویا شوم. ایشان گفت تا آنجایی که من خبر دارم چیزی نیست. گفتم پس سلام ما را برسانید. آقای دعایی فردا تلفن کرد و پاسخ محبت‌آمیز امام را ابلاغ کرد و گفت وقتی به امام گفتم که دوستان ما در اروپا...

کمک امام برای تهیه چاپخانه در آلمان

در یکی از سفرها که خدمت امام [در نجف اشرف] رسیدم و شرح فعالیت انجمن‌های اسلامی دانشجویان را دادم، گفتم ما شدیداً در مضیقه مالی قرار داریم و هزینه‌های ما خیلی زیاد است و بیشتر مخارج ما مربوط به چاپ کتاب و جزوه می‌شود. ایشان پرسیدند هزینه احداث یک چاپخانه چقدر است؟ من پاسخ دادم. امام گفتند که من تأمین می‌کنم. آدرس و مشخصات را دادم. از قرار معلوم به وکیل خود در تهران سفارش کرده بودند، به آدرسی که داده بودم مبلغ مورد نظر را برای من حواله کند. بعد از مدتی که...

توبیخ در آذرشهر

گفتم که ما گروهی تشکیل داده بودیم و اعلامیه‌هایی را که در تبریز چاپ می‌شد توزیع می‌کردیم. در کنار همین گروه یک گروه پنج نفره‌ دیگر هم تشکیل دادیم که اعلامیه‌ها را می‌بردیم به شهرستان‌ها و از طریق علمای آن شهرستان به مردم منطقه می‌رساندیم. من بودم و محمدحسین (پسر آیت‌الله قاضی) و ...

اولین دیدار امام در نجف

در کنگره پنجم اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان گروه فارسی زبان، من به عنوان دبیر روابط بین‌الملل انتخاب شدم و بعد از دو ـ سه ماه به نجف رفتم (سال 1348) تا ارتباط این سازمان را با امام برقرار کنم. همراه خودم گزارش جامعی از وضعیت سیاسی خارج از کشور به خصوص در اروپا و آمریکا تهیه کرده ب...

دستگیری به خاطر جرمی که اصلاً مرتکب نشدم!

در تعطیلات تابستان 1344، طبق معمول برای ادامه تحصیل، به مشهد رفتم. جایی برای سکونت نداشتم. یکی از طلاب مدرسه میرزاجعفر به نام آقای عباسی، بدون آشنایی قبلی مرا در صحن مدرسه دید و به حجره‌ خود دعوت کرد. چند روزی نگذشته بود که شبی در تاریخ 20/4/1344 هنگام مغرب، چراغ حجره را خاموش ...

نحوه توزیع منظم اعلامیه علیه کاپیتولاسیون در سراسر کشور

ما خدمت حضرت امام بودیم و ایشان راجع به کاپیتولاسیون صحبتی کردند و اعلامیه را هم دادند که اعلامیه‌ آخری بود. ما این اعلامیه را به تهران آوردیم و دادیم چاپ کردند. امام فرمودند: «بدهید علما هم امضا کنند.» شب منزل امام بودیم. ساعت دوازده شب فرمودند: «یکی را به مشهد بفرستید و از آقایان مشهد ...
...
12
...

جدیدترین مطالب

پربازدیدها

© تمامی حقوق برای پایگاه اطلاع رسانی 15 خرداد 1342 محفوظ است.