نهضت امام خمینی

تراوشات ذهن‌های ناآگاه وکلای انتصابی!

ساواک مرکز در گزارشی به تاریخ 30 آذر 1343 خطاب به ساواک خوزستان می‌نویسد: «اخیراً‌ اعلامیه‌ای به امضاء [آیت‌الله] علی موسوی بهبهانی[1] که فتوکپی آن ضمیمه می‌باشد شخصی به نام عبدالحسین به آدرس تبریز ـ‌ مقصودیه… فرستاده است. خواهشمند است دستور فرمایید اعلام نمایند آن ساواک چه اطلاعی در مورد پخش اعلامیه مزبور دارد و چه اقدامی در این‌باره معمول داشته است.»[2]

مبارزه در جشن

ساواک در گزارشی به تاریخ 28 آذر 1343 با موضوع «فعالیت روحانیون» می‌نویسد: «سیدابراهیم ابطحی‌نژاد پیشکار مرحوم آیت‌الله بهبهانی[1] به مأمور اظهار داشت: دو روز قبل به قم مسافرت نمودم و پیام عده‌ای از پیشنمازان تهران... را به اطلاع آقایان نجفی و گلپایگانی رساندم. پیام مزبور بدین قرار است که پیشنمازان تهران تصمیم دارند در شب‌های 15 و 16 شعبان ماه جاری ضمن برگزاری مجالس جشن در مسجد مربوط به منبر رفته و از اعمال دولت در مورد تبعید آقای خمینی و غیره تنقید نمایند و عده زیادی از وعاظ نیز در منابر صحبت خواهند کرد.

نهضت امام خمینی و زحمت سازمان‌های انتظامی!

ساواک مشهد در گزارشی مورخ 26 آذر 1343 با عنوان «بحث درباره آقایان قمی و میلانی» می‌نویسد: «وجود [آیات] قمی و میلانی در مشهد باعث زحمت به سازمان‌های انتظامی است. برنامه آنها بر این است که با حمله به مقامات شامخ سلطنت به‌خصوص به شخص اعلیحضرت همایون شاهنشاه[!]، موقعیت خود را بین افراد عوام و متعصب اجتماع که اغلب دکانداران و کسبه بازار می‌باشند، مستحکم نموده و بر عایدی وجوهات و تعداد مرید افزوده گردد.[!][1]

«آفرینندگان مشروطه برضد استعمار به پا خاستند.»

ساواک در گزارشی به تاریخ 24 آذر 1342 می‌نویسد: «شب گذشته تعداد دو برگ اعلامیه که یکی از طرف آیت‌الله نجفی مرعشی و اصناف و بازرگانان و دیگری از طرف نهضت آزادی ایران درباره حوادث اخیر تبریز به چاپ رسیده... پخش شده است. به پیوست تقدیم می‌گردد.»[1] آیت‌الله العظمی سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی در اعلامیه‌ای 6 آذر ضمن تقبیح اعمال هیئت حاکمه می‌نویسد: «... چند روزی است که عده‌ای از علمای اعلام و خطبای گرام آذربایجان دامت تأییداتهم را به جرم حق‌گویی و پشتیبانی از عالم اسلام دستگیر و به تهران اعزام نموده‌اند. حقیر از غائله اخیر آذربایجان شدیداً متأثر و جهت این پیش آمد ناگوار حوزه درس را روز شنبه تعطیل و روز مبارک مبعث عید بزرگ اسلامی، را جلوس نخواهم نمود.»[2]

«تشویق و حمایت کارگر»!

روزنامه اطلاعات در شماره روز 21 آذر 1341 در مطلبی با عنوان «تشویق و حمایت کارگر» می‌نویسد: «به موجب طرح جدید، کارخانجات موظف می‌شوند در مقابل ازدیاد تولید و بالارفتن سود، مبلغی به عنوان پاداش به کارگران بپردازند. طرح سهیم شدن کارگران که عاقبت پس از چند ماه بررسی و مطالعه و تبادل نظر تهیه گردید، طرحی است که اساس و پایه آن را تشویق و ازدیاد تولید تشکیل می‌دهد. مطابق این طرح مدیران کارخانجات موظفند در مقابل ازدیاد تولید و بالا رفتن سود کارخانه ناشی از فعالیت و دقت بیشتر کارگر مبلغی به عنوان پاداش به وی بپردازند.»[1]

«اصلاحات»، از منظرِ روحانیت، به زعمِ حکومت!

ساواک در 19 آذر 1341 به گزارش «بیانات آقای فلسفی در مسجد ارک» پرداخته، از قول وی می‌نویسد: «... آقایان من در جریان اخیر[1] خیلی خسته شده بودم و تصمیم گرفتم که به قم بروم و رفتم... بعد در قم با آقایان علماء ملاقات کردیم و ایشان هم از لغو تصویبنامه اخیر دولت خرسند بودند ولی به من چند نکته جزیی درباره تصویبنامه را یادآوری کردند که باید به دولت تذکر بدهم و در این مورد هم در قم اعلامیه‌ای منتشر شده است و اما آقایان علماء گفتند که آقای نخست‌وزیر دیروز در جلسه مربوط به سپاه دانش اظهار نموده‌اند که هر وقت دولت بخواهد دست به اصلاحاتی بزند،

«خاک بر سر این دولت که هیچ کارش صحیح نیست.»

ساواک در گزارشی مورخ 17 آذر 1341 با موضوع «سخنرانی سیدمحمود طالقانی در مسجد هدایت» می‌نویسد: «ساعت 18:30 روز 15 /9 /41 آقای طالقانی در مسجد هدایت به منبر رفت پس از تلاوت آیه 216 از سوره بقره درباره ماه حرام و قتال در ماه حرام مفصلاً صحبت نمود و اظهار داشت: ... آقایان تحریک و فتنه و جاسوسی علیه ملت مسلمان از قتل بزرگتر است. در کشور ما هر روز فتنه و فساد و تحریک تازه بوجود می‌آمد.

تکاپوی علما و مراجع در پی تبعید امام خمینی

در پی تبعید امام خمینی به ترکیه در 13 آبان 1343، در 15 آذر 1343 آیت ‌الله محمدتقی آملی[1] در پاسخ به نامه آیت‌الله العظمی مرعشی نجفی نامه‌ای به شرح زیر ارسال کرد: «به عرض عالی می‌رساند: شب شنبه سلخ رجب[2] به زیارت دستخط محترم عالی مشرف شدم، صبح شنبه مکتوبی برای آقای وزیر دربار[3] و دستخط محترم را ضمیمه آن ارسال داشت، چنانچه جوابی برسد معروض خواهد شد. الساعه حین عرض آنی عریضه خبر آوردند مکتوب حقیر به آنان رسیده و جواب دادند.

عاشقانِ رهبر

ساواک در گزارشی مورخ 13 آذر 1342 می‌نویسد: «شب دوشنبه 27 /8 /42 آقای شیخ مروارید[1] از قم به کرمانشاه وارد و حامل مقداری اعلامیه بوده و عصر همان‌ روز به مسجد مرحوم آقای بروجردی می‌رود و مطالب مشروحه زیر را توضیح می‌دهد: در مجالس ختم که برای مرحوم بهبهانی[2] در قم گرفته می‌شد ابتدا شیخ علی دوانی[3] و حاج شیخ انصاری[4] که به منبر می‌رفتند اسمی از آقای خمینی نمی‌بردند در نتیجه مورد حمله و پرخاش طلاب واقع و حتی اخوی خودم شیخ مروارید که در قم ساکن می‌باشد قصد کتک‌کاری آنان را داشته[!]، ولی شیخ علی دوانی اظهار داشته طبق دستور آقایان علماء صلاح نیست نام آقای خمینی برده شود.

حامیان مالیِ نهضت

ساواک در گزارشی مورخ 12 آذر 1342 با موضوع «اظهارات حاج محمدصادق لواسانی»[1] می‌نویسد: «ساعت نه و نیم صبح روز 9 /9 /42 حاج محمدصادق لواسانی ساکن جنب امام‌زاده یحیی کوچه تقوی که نماینده [آیت‌الله]خمینی در تهران می‌باشد، در منزل خود برای عده‌ای می‌گفت که طرفداران [آیت‌الله]خمینی به من مراجعه و می‌گویند که هر مقدار پولی که [آیت‌الله]خمینی لازم داشته باشد، ما حاضریم بدهیم و او فعالیت‌های خود را ادامه دهد و اگر بخواهد اعلامیه صادر کند، ما چاپ و منتشر می‌کنیم، ولی من گفتم فعلاً ساکت باشید تا [آیت‌الله]خمینی از زندان خارج شود[2] و بعداً شما با خودش صحبت کنید.»[3]
...
8
...

جدیدترین مطالب

پربازدیدها

© تمامی حقوق برای پایگاه اطلاع رسانی 15 خرداد 1342 محفوظ است.